F12
تا قبل از دیدن دکور آن مغازه فکر میکردم عمرا کسی بتواند بفهمد که دیدن یک ولووی اف ۱۲ توی جادهی قدیم رشت- قزوین میتواند ناگهان اشک را از گوشههای چشمهایم جاری کند. اما بعدش حس کردم هستند آدمهایی که بفهمند ماشینها چهقدر مهماند و حتی انسانی. حتی حس کردم فهمم از ماشینها ناقص بوده. ماشینها فقط تریلیها و سواریها و چهارچرخها نیستند. ماشینها میتوانند چرخهای خیاطی هم باشند. مغازهی عجیبی بود. یک لباسفروشی در دل یکی از لاکچریترین پاساژهای تهران. من آنجا چه میکردم؟ همینجور چرخ میخوردم. با خود مغازه کار نداشتم. ویترین کناری مغازه بود که توجهم را جلب کرد. ردیف ردیف چرخخیاطی مارشال و مشابه مارشال. همهشان هم قدیمی بودند. هر کدامشان هم خط و خش سالیان دراز کار کردن را به تن داشتند. گوشهی هر کدام…