رانده از وطن بیآرزو در ایران
مصاحبه با روزنامه هممیهن مورخ ۲۴ شهریور ۱۴۰۱ دربارهی مهاجران افغانستانی که یکسال پیش و پس از رویکارآمدن طالبان به ایران آمدند. سوگل دانایی- خبرنگار بخش اجتماعی: ابراهیم: در فکر رفتن ابراهیم «فکر همیشه رفتن» از کابل را در ذهنش کشته بود، با یک کلاشینکف که یادگار جنگ با شوروی بود. گفته بود، وطن همیشه وطن میماند، فرقی هم نمیکند شوروی اشغالش کرده باشد یا آمریکا. طفلانش اما فعل رفتن را صرف میکردند، یکی از آینده دور میگفت و دیگری نزدیک. طالبها جاپایشان را در کابل محکم نکرده بودند که ابراهیم هم سرانجام رفتن را پذیرفت. سوم عقرب: «اصلا عقرب شوم است. از بچگی گفته بودند، باورم نمیشد.» ابراهیم اما باور کرد، وقتی حمله انتحاری طالب کورس ورودی دانشگاه را تکهتکه کرد و 9روز بعد روی یکی از تختهای شفاخانه…