
چه کسی میتواند مهاجرت کند؟
این حکایت سعدی را که میخواهم بگویم آقای برجساز برایمان تعریف کرد. داستان آقای برجساز مفصل است و بعدا تعریفش میکنم. بحث مهاجرت داغ است و این روزها همه حق خودشان میدانند که مهاجرت کنند. آقای برجساز یک حکایت از سعدی را برایمان یادآوری کرد که اصلا به یادش نبودم. در عجب ماندم که سعدی (علیهالرحمه) به چه تجربهای از زندگانی رسیده بود که حرفش قرنها بعد هنوز هم مصداق دارد. از باب سوم گلستان است، در فضیلت قناعت. قصه، قصهی یک (مشتزن) کشتیگیر است که از تنگی ایام خسته شده و میخواهد به سفر برود (مهاجرت کند) تا وضعیتش بهتر شود. میرود پیش پدرش که اجازه بگیرد و میگوید: فضل و هنر ضایع است تا ننمایند/ عود بر آتش نهند و مشک بسایند. پدرش مخالفت میکند و میگوید پسر…