اینک سنگاپور
شب اول ماندنم در سنگاپور است. منظرهی پشت پنجرهی اتاقم را دوست دارم. یعنی انتظار داشتم که به همین زیبایی باشد. رو به زمین بدمینتون مجتمع خوابگاهی است. عصر که رسیدم دو سه تا دختر داشتند توی زمین بدمینتون بازی میکردند. باید بدمینتون را یاد بگیرم. میز تحریر اتاقم قدیمی است. شبیه عکسها نیست که نو و مدرن بودند. ولی میز خوبی است. باید یک کیبورد جدا بگیرم. چون جای دستش بالاتر از حد استاندارد است و اگر بخواهم زیاد بنویسم دستدرد خواهم گرفت. عوضش برای دیدن خوب است. خوابگاهم یک ساختمان دو طبقه است که چهار اتاق دارد و یک آشپزخانهی مشترک و یک میز ناهارخوری و مبل و تلویزیون و هر طبقه هم یک حمام و دستشویی. دو تا از همخانهایهایم را دیدهام. اسم یکیشان شاهنور است. اهل…