ترکمنصحرا – ۵ (سنگقبرهای قبیح)
خدمت برادر والاگهر و خجستهاختر حمیدمیرزای قائممقام سلامٌ لکم. کیف احوالاتکم؟ جهت مخفی و مستور مماندن حالات و احوالات ما در نزد شما، عارضیم به خدمت همایونی که همچنان در سرزمین جرجان به سر میبریم و امروز پس از زیارت پیغامبر خدا حضرت خالد نبی، به دیدن گورستانی در همان حوالی شتافتیم. گورستان در درهی سمت شرق کوه گوگجهداغ و در میان چند تپه از هزارتپهی اطراف واقع شده بود و گورستانی بس عجیبٌغریب. از کوه سرازیر شدیم و سراشیبی کوه به قدری تند بود که برای پرهیز از سرعت گرفتن و بعد سقوط در دره، هی بایست با زانوهایمان ترمز میگرفتیم و این باعث داغ و بیژ بیژ کردن زانوهایمان شده بود. بالا آمدن از این سراشیبی هم خود حکایتی سنگین است... جای همایونی خالی، وقتی سواد گورستان از…