یک جزیره‌ی چهارزبانه: کتاب و ادبیات در سنگاپور

یک جزیره‌ی چهارزبانه: کتاب و ادبیات در سنگاپور

از روزهای سنگاپور, کتاب‌باز
یادداشتی در مورد کتاب و ادبیات در سنگاپور برای سایت نقد و معرفی کتاب وینش: سنگاپور یک جزیره‌ی کوچک ۶ میلیون‌ نفری چند قومیتی است. زبان اول این کشور انگلیسی است و طبعا کتاب‌های انگلیسی‌زبان در این‌جا به راحتی خوانده می‌شوند. تولید آثار ادبی سنگاپوری‌ها هم به این زبان بیشتر است. اما نظام حکمرانی این کشور به گونه‌ای است که اجازه‌ی تولید آثار ادبی به زبان سایر اقلیت‌ها هم وجود دارد. نه تنها این امکان وجود دارد، بلکه تشویق هم می‌شود. چرا که باعث ترویج برند سنگاپور در کشورهای بزرگ‌تری همچون چین و هند و مالزی می‌شود. در حقیقت سنگاپوری‌ها از طریق ادبیات دارند رویای چهارراه جهان بودن‌شان را پی می‌گیرند و ادامه می‌دهند. کتاب و ادبیات در سنگاپور ادموند یکی از متفاوت‌ترین سنگاپوری‌هایی بود در هفته‌های اول ورودم به…
Read More
تلوک آیر: خیابان ادیان سنگاپور

تلوک آیر: خیابان ادیان سنگاپور

از روزهای سنگاپور
۱. رفتم خیابان تلوک آیر. آن دفعه که رفته بودیم سیتی گالری سنگاپور، والتر با افتخار گفته بود که ما خیابان‌هایی داریم که در آن‌ها ادیان مختلف دیوار به دیوار هم بدون ایجاد هیچ مزاحمتی برای یکدیگر مشغول خدمت‌رسانی برای پیروان خودشان‌اند. خیابان‌هایی که نماد زیست صلح‌آمیز اقوام و ادیان در سنگاپور است. مثلا همین تلوک آیر. شما می‌توانید در یک پیاده‌روی ۵ دقیقه‌ای ببینید که چه‌طور سنگاپور توانسته این همه ادیان را در کنار هم در صلح و آرامش نگه دارد. راست می‌گفت. تلوک آیر خیابان عجیبی بود. اول یک معبد بودا را دیدم. بعد جلوتر مسجد الابرار را دیدم. بعد یک معبد چینی بود که مجسمه‌های اژدها داشت. آن طرف‌تر دوباره یک معبد چینی دیگر بود که با اولی کاملا متفاوت بود. جلوتر دوباره یک ساختمان بود که…
Read More
اربعین در سنگاپور

اربعین در سنگاپور

از روزهای سنگاپور
مهدی (هم‌کلاسی‌ام) اهل پاکستان است. سه خانه‌ آن طرف از ما زندگی می‌کند. هم‌خانه‌ای‌هایش همه پاکستانی‌اند. بچه‌های پاکستان این قدر هستند که دو سه تا خانه را تماما به‌شان اختصاص داده باشند. دقت مدیران خوابگاه کالج گرین در چینش بچه‌ها کنار هم در یک خانه برایم ستودنی است. معیارشان فکر کنم در درجه‌ی اول دین بوده. چون بچه‌های هندی که مسلمان هستند با بچه‌های مسلمان سایر کشورها هم‌خانه‌اند و هندی‌هایی که مسلمان نیستند با همدیگر توی یک خانه قرار گرفته‌اند. خلاصه امروز زنگ زد گفت هی پیمان، می‌خواهی امروز با هم بریم اربعین مجلس؟ یک لحظه خواستم بپیچانم اما گفتم خب این هم خودش یک تجربه است دیگر. عصر یکشنبه‌ها هم این‌جا سنگین می‌گذرد…پرسیدم غذا هم می‌دهند؟ گفت صد در صد. بعد پرسیدم مجلس برای ایرانی‌هاست؟ گفت نه. کار پاکستانی‌های…
Read More
در باب کتاب شهروندی نوشته‌ی ریچارد بلامی

در باب کتاب شهروندی نوشته‌ی ریچارد بلامی

کتاب‌باز
چند تا کتاب از سری مختصر و مفید آکسفورد هست که تصمیم گرفته‌ام پست سر هم بخوانم. به هم خیلی مرتبط‌اند: شهروندی، دموکراسی، مرزها، ملی‌گرایی، جهانی شدن، استعمار،‌ پسااستعمارگرایی، چندفرهنگ‌گرایی و مهاجرت‌های بین‌المللی. اگر می‌شد که مثل کتاب «دایاسپورا» همه‌شان را ترجمه کرد هم به نظرم مجموعه‌ی خیلی به درد بخوری در فهم جهان امروز می‌شد. هفته‌ی پیش کتاب «شهروندی» را خواندم. رابطه‌ی آدم‌های عادی با حاکمان هر بار که به دیدار یکی از آثار شکوهمند تاریخی ایران می‌روم این سوال که آدم‌های عادی در آن دوره‌ی تاریخی چگونه زندگی می‌کرده‌اند و چه حق و حقوقی داشته‌اند توی ذهنم هی وول می‌خورد. بله، تخت‌جمشید نشانگر شکوه و عظمت است. مهندسی‌اش بی‌نظیر است. گنبد سلطانیه اعجاز‌انگیز است. معبد چغازنبیل تحسین‌برانگیز است و... اما آدم‌های عادی چطور؟ رابطه‌ی آن‌ها در آن زمان‌ها…
Read More