احمد میدری: یک تلاش بیپایان
پیشنوشت: این را برای یک مجله نوشته بودم. نمیدانم و نفهمیدم چه شد که کار نکردند. این جا منتشرش میکنم که حداقل روایتی از یکی از آدمهای خوب زندگیام ثبت کرده باشم. اولین بار دکتر میدری را در بهمن ماه سال ۱۳۹۶ دیدم. استرس داشتم. من و محسن بودیم. داشتیم به دیدار معاون وزیر میرفتیم. قبلش چند تا مدیر دولتی و یکی دو تا نماینده مجلس دیده بودم. اما معاون وزیر ندیده بودم. بحث مقام و اینها نبود. باید قانعش هم میکردیم که پیگیر شناسنامه برای بچههای مادر ایرانی شود. جلسه گرفتنمان هم عجیب بود. توی چند ماهی که مشغول تحقیق و جمعآوری داده و قصه بودیم فهمیده بودیم که دکتر میدری دغدغهی آدمهای بیشناسنامه را دارد. اما نمیدانستیم چطور باید بهش برسیم. واسطههایی جور کرده بودیم. اما به نتیجه…