دیدار در هاوکر

سنگاپور این‌جوری است که یک متخصص سرطان خون یکهو ناگهانی از یک کنفرانس توی فیلپین برمی‌گردد. یک روز توی سنگاپور استراحت می‌کند و بعد می‌خواهد با پرواز بعدی برود بیشکک قرقیزستان برای یک کنفرانس دیگر. بعد می‌گوید می‌خواهم بوتانیک گاردنز را ببینم. بعد می‌بینند که پیمان که تا دیروز کینگ سرخه‌حصار بوده، حالا شده کینگ بوتانیک گاردنز. به من پاسش می‌دهند و من هم خیلی تند و تیز و سرعتی می‌برمش دو تا از دریاچه‌های را نشانش می‌دهم، باغ ارکیده را بازدید می‌کنیم (برای من دانشجو بلیطش ۱ دلار بود و برای او که توریست خارجی محسوب می‌شد ۱۵ دلار) و از بخش جنگل آمازون بوتانیک گاردنز رد می‌شویم. ناهار را هم می‌رویم در هاکر آدام می‌خوریم.

نمی‌دانم هاکر را چه تعریف کنم. معنای لغوی‌اش دستفروش است. این‌جوری است که سنگاپور خب مجتمع مسکونی برج‌مانند زیاد دارد. به ازای هر چند تا برج یک مرکز غذیی وجود دارد. دور تا دور مغازه‌ی غذافروشی است (دقیقا مثل فودکورت‌ها. با این تفاوت‌ که فودکورت‌ها در مراکز تجاری‌اند. این هاوکرها خودشان مرکزند و چیز دیگری در کنارشان نیست). در دایره‌های وسط هم میز و صندلی. غذافروشی‌های دورتادور خیلی متنوع‌اند. از غذاهای کره‌ای و چینی بگیر تا غذاهای مالزیایی و هندی به راحتی یافت می‌شود. سنگاپوری‌ها به این سنت هاوکر خودشان خیلی می‌نازند. خیلی‌های‌شان اصلا آشپزی نمی‌کنند و برای شام و ناهار می‌آیند این‌جا. دور هم جمع می‌شوند و غذا و گفت و گپ. این هاکر آدام هم خیلی قدیمی است. به آقای دکتر ندیم هم گفتم که این هاکر از ۱۹۷۴ تا به امروز پابرجا بوده. هم جو بایدن در سفرش به سنگاپور آمد این‌جا یک وعده غذا خورد و هم جاستین ترودو. ما هم که ساکن کالج‌گرین هستیم نزدیک‌ترین غذاخوری به‌مان این‌جاست. شما هم بیا این‌جا یک ماتن بریانی بزن به رگ که ماتن‌بریانی‌های مغازه‌ی برکت بهترین چلوگوشتی است که توی عمرم خورده‌ام!

فرهنگ هاکر در سنگاپور جزء میراث فرهنگی ناملموس یونسکو هم ثبت شده است. سال ۲۰۲۰ سنگاپوری‌ها توانستند این فرهنگ را به عنوان یک میراث فرهنگی ناملموس به نام خودشان ثبت کنند.

طبیعتا ایران از نظر فرهنگی یک کلاس دیگری به سر می‌برد. نگاه کردم دیدم لیست میراث ناملموس فرهنگی ایران هم جالب است:

موسیقی ایرانی

تعزیه

ورزش زورخانه‌ای

موسیقی خراسانی

قالی فارس

قالی کاشان

نوروز

نواختن کمانچه

لنج‌سازی در ایران

نقالی

قالی‌شویان

نان لواش

نگارگری ایرانی

آیین زیارت کلیسای تادئوس

خوشنویسی ایرانی

نواختن عود

سوزن‌دوزی ترکمنی

شب چله

نوغان‌داری و ابریشم‌دوزی

تذهیب

افطار

جشن سده

نواختن رباب

جشن مهرگان

بازی چوگان

نواختن دوتار

اما خب… این لیست بلندبالا از فرهنگ که می‌تواند بهانه‌ی بسیار خوبی برای برندسازی ایران در جهان باشد حداقل می‌توانم بگویم در این ناحیه‌ی جنوب شرق آسیا به کل غریب و ناشناخته است. ایران در سال ۲۰۲۴ حدود ۳.۵ میلیون نفر توریست خارجی داشته است. به نظرم بخش عظیمی از آن‌ها هم زائران قم و مشهد بوده‌اند و افغانستانی‌هایی که با ویزا وارد ایران می‌شوند. اما سنگاپور کوچولو حدود ۱۶ میلیون نفر توریست خارجی داشته و همین هاکرها را هم با جو بایدن و آدم‌های مشهور تو ذهن جهانیان حک کرده. دردناکش برای من این است که با قاطعیت می‌توانم بگویم ایران نیروی انسانی‌اش را دارد. عرضه‌اش را دارد که از این فرهنگ غنی محتوا تولید کند و بعد از همین تولید محتواها نان بخورد. می‌تواند کل اینترنت را از محتوا سرشار کند. نه مگر این‌که زمانی زبان فارسی یکی از پرتولید‌ترین زبان‌ها در فضای وبلاگ‌نویسی در جهان بود؟ اما…

خیلی پرهیز دارم و هی خودسانسوری می‌کنم که مثل این پیرمرد راننده‌تاکسی‌هایی که بعد از عمری یک سفر می‌روند ترکیه برمی‌گردند و به اندازه‌ی یک سال خوراک غر زدن پیدا می‌کنند نشوم. اما خب، هنوز بعد از چند ماه ذهنم دارد مقایسه می‌کند متاسفانه!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *