سفرنامهی «چای سبز در پل سرخ» به قلم پیمان حقیقتطلب، محسن شهرابی فراهانی و حسین شیرازی توسط انجمن دیاران منتشر شد.
به گزارش کتاب نیوز، یادداشتهای سفر کوتاه سه تن از اعضای انجمن دیاران _ که با هدف بهبود زیست مهاجران در ایران فعال است _ در قالب کتاب «چای سبز در پل سرخ» توسط انتشارات میراث اهل قلم منتشر شد.
حضور میلیونها مهاجر افغانستانی در دهههای اخیر باعث شده تا همزیستی مشترک اهالی ایران و افغانستان بیش از هر دو ملتی در جهان باشد. اما علیرغم این نزدیکی و همزیستی، قفسهی سفرنامهها به افغانستان _و بالعکس_ آنقدرها شلوغ و پر از کتاب نیست. کتاب «چای سبز در پل سرخ» را میتوان یکی از آخرین سفرنامههای ایرانی قبل از سقوط طالبان دانست.
سیدپیمان حقیقتطلب (۱۳۶۸- )، محسن شهرابی فراهانی (۱۳۶۸- ) و حسین شیرازی (۱۳۶۴- )، سه نفر از موسسان انجمن دیاران هستند. انجمنی که در سالهای اخیر با هدف بهبود شرایط زندگی مهاجران مشغول به کار بوده است. در مقدمه کتاب درباره دلیل این سفر آمده است:
«از همان ابتدای کار، گاهی طرفهای گفتوگویمان به یک نکتهی طلایی اشاره میکردند: شما که دارید در این موضوع تلاش میکنید، خودتان تا به حال افغانستان رفتهاید؟ شما دارید در مورد مهاجران در ایران کار میکنید و ۹۵ درصد از آنها اهل افغانستان به شمار میآیند. خودتان تا به حال آن کشور را دیدهاید؟ آیا میدانید که مهاجران افغانستانی داخل ایران با مردم خود افغانستان چه تفاوتهایی دارند؟ اصلاً شنیدهاید که بعضی از نسل دوم و سومیهای مهاجر وقتی به افغانستان میروند به خاطر لهجهی ایرانیشان مسخره میشوند و «ایرانیگَک» به معنی «ایرانی کوچک» نامیده میشوند؟ و در نهایت این نکتهی طلایی ما را به این نتیجه رساند که برای یافتن جواب سوالاتمان، از «چرایی این مهاجرت» و قبول این همه سختی و تن دادن به این حجم از در حاشیه بودن همیشگی، دیدن کشور مبداء مهاجرانی که سنگشان را به سینه میزدیم از نان شب واجبتر است؛ پس تصمیم گرفتیم به افغانستان برویم». ص ۱۰
زاویه دید کتاب اول شخص جمع است و سه نویسنده با هم به شرح دیدهها و شنیدههای سفرشان پرداختهاند. سرفصلهای کتاب طیف متنوعی از موضوعات (از غذاهای افغانستانی و آرایشگاههای زنانه و مردانه در کابل تا گردشگری سلامت و صرافیهای افغانستان و دیدار با مهاجران به افغانستان بازگشته در کافههای پل سرخ) را شامل میشود و دورنمایی خواندنی از افغانستان را برای خواننده فراهم میکند.
در بخشی از پشت جلد این کتاب آمده است:
«یک خط ترافیک جاده شد سه خط. کیپ هم میراندند و اصلاً ابایی از مالیدن ماشینها به هم نداشتند. بیشترشان هم پلاک نداشتند. مینیبوسهای راستفرمان و چپفرمان توی هم میلولیدند و همه زور میزدند از هم راه بگیرند… آقای حیدرزاده وقتی توجه زیاد ما را به ماشینهای رنگبهرنگ خارجی دید لبخند تلخی زد و گفت: «در افغانستان دو چیز است که خیلی ارزان است: یکی ماشین، دیگری جان آدمیزاد».
کتاب «چای سبز در پل سرخ» در ۲۶۰ صفحه و قیمت ۷۵ هزار تومان منتشر شده است. براساس اعلام انجمن دیاران، بخشی از درآمد حاصل از فروش این کتاب صرف آموزش کودکان مهاجر در ایران میشود.
هم اکنون این کتاب را از اینجا بخرید.
[…] «چای سبز در پل سرخ» را برای نشر اطراف هم فرستاده بودم. آن موقع معین توی تحریریهی نشر اطراف بود و خودش هم چهار پنج تا ترجمه آن جا چاپ کرده بود. دستنویس اولیه را از طریق او بهشان رسانده بودم. جواب «نه» داده بودند، مثل بقیهی ناشرهای معروف. خب، آره. سفرنامهی همچه تکمیلی هم نبود. الان که بعد از چند سال نگاه میکنم میبینم خیلی بیش از حد بالا و پایین داشته و ناهماهنگ بوده آن کتاب. ولی قابل اصلاح بود. آن موقع گفته بودند که توی برنامهشان چاپ سفرنامههای ایرانی نیست. به خاطر همین جواب رد داده بودند. «و کسی نمیداند در کدام زمین میمیرد» را که دیدم خوشحال شدم نشر اطراف تغییر رویه داده و روایتهای سفر ایرانیها را هم حالا تحت مجموعهی «من هنوز در سفرم» چاپ میکند. […]
[…] فروش «چای سبز در پل سرخ» چند تا راهکار داشتیم: همه چیز را بسپریم به ناشر و […]