ایدهی مرکزی کتاب «مقاومت در برابر خصوصیسازی و تلاش برای نجات مدارس دولتی» این است که ایدهی مدارس اجارهای (مدارس شبه خصوصی) در آمریکا باید برچیده شود، معلمان باید استخدام دائمی باشند و برای سنجش عملکرد دانشآموزان نباید از کنکورها و آزمونهای استانداردسازیشده استفاده کرد. دایان رویچ، فعال اجتماعی آمریکایی در این کتاب به شرح یک جریان چند دههای در حکمرانی آموزش و پرورش آمریکا میپردازد و سپس مبارزات مدنی علیه این جریان را با لحنی حماسی روایت میکند.
مقاومت در برابر خصوصیسازی و تلاش برای نجات مدارس دولتی: تجربهی آمریکا
نویسنده: دایان رویچ
مترجم: آرمان بهلولی، مهدی بهلولی، محمدرضا نیکنژادی
ناشر: شیرازه کتاب ما
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۹
تعداد صفحات: ۳۸۸
شابک: ۹۷۸۶۲۲۷۴۸۹۵۲۱
چیزی که در همان نگاه اول آدم را جذب میکند تناقض موجود در عنوان کتاب است: «مقاومت در برابر خصوصیسازی و تلاش برای نجات مدارس دولتی: تجربهی آمریکا». شاید در خیلی از کشورها برای مبارزه با خصوصیسازی مقاومت وجود داشته باشد؛ اما آمریکا هم؟ آمریکایی که مهد سرمایهداری و مالکیت خصوصی و سردمدار بازار آزاد در دنیا است هم در مورد خصوصیسازی مدارسش دچار چالش است؟
یادداشت حماسی ناشر در صفحات ابتدایی کتاب هم نوید کتابی خواندنی را میدهد: «کتاب حاضر حکایت چگونگی ظهور این تهدیدهاست در کشور آمریکا و همزمان روایت واکنش مردمانی است که با آگاهی از تأثیر عمیق و نگرانکنندهی این تهدیدها پای پیش نهادند تا به رویارویی با پدیدآورندگان این تهدیدها بپردازند…» ص ۱۰
ایدهی مرکزی کتاب «مقاومت در برابر خصوصیسازی و تلاش برای نجات مدارس دولتی» این است که ایدهی مدارس اجارهای (مدارس شبه خصوصی) در آمریکا باید برچیده شود، معلمان باید استخدام دائمی باشند و برای سنجش عملکرد دانشآموزان نباید از کنکورها و آزمونهای استانداردسازیشده استفاده کرد. دایان رویچ، فعال اجتماعی آمریکایی در این کتاب به شرح یک جریان چند دههای در حکمرانی آموزش و پرورش آمریکا میپردازد و سپس مبارزات مدنی علیه این جریان را با لحنی حماسی روایت میکند. لحن دایان رویچ در تمام طول کتاب همان لحنی است که اولین جملات کتاب را با آغاز میکند:
«نوشتن این کتاب را در بهار ۲۰۱۸، زمانی خاص در تاریخ ملتمان آغاز کردم. هنگامی که در ایالت پشت ایالت، دهها هزار تن از آموزگاران از مدرسههایشان بیرون آمدند و به سوی ساختمانهای کنگرهی آمریکا در ایالتهاشان راهپیمایی کردند تا به دستمزد کم، شرایط کاری بد و کاهش پیوستهی بودجهی آموزش و پرورش دولتی اعتراض کنند…» ص ۱۴
دایان رویچ در فصل اول کتاب خیلی ساده و خودمانی توضیح میدهد که چرا این کتاب را نوشته است. او بازیگران عرصهی خصوصیسازی مدارس در آمریکا را به دو دستهی جنبش اخلالگری و جنبش ایستادگی تقسیم میکند. اعضای جنبش اخلالگری عبارت از موافقان خصوصیسازی مدارس در آمریکا و راهاندازی مدارس اجارهای و تغییر و تحولات بنیادین در نظام آموزش و پرورش هستند. اعضای جنبش مقاومت هم کسانی هستنند که با هر گونه خصوصیسازی مدارس در آمریکا مخالفت دارند. رویچ توضیح میدهد که چرا به نظرش باید آموزش و پرورش در یک کشور دولتی باقی بماند:
«یک جامعهی دموکراتیک، نیازمند بخش دولتی نیرومند و بخش خصوصی نیرومند است. بخش دولتی، برای پاسخ به نیازهای خیر همگانی وجود دارد. این بخش از آن همهی ماست. بخش دولتی نه تنها مدرسههای دولتی را در بر میگیرد بلکه پلیس، آتشنشانها، بیمارستانها، کتابخانهها، بزرگراهها، ساحلها، پارکها، محلهای عبور و مرور، و نظارت بر آب و هوا را نیز شامل میشود. بسته به دولت و جامعه بخش دولتی چه بسا، به چیزی بیش یا کمتر از این نیازها بپردازد. هنگامی که مردم از پلیس ناراضی میشوند ما از بودجههای دولتی برنمیداریم تا برای آنها نگهبانهای خصوصی به کار گیریم.
هنگامی که مردم از استخر محلهشان خوششان نمیآید ما بودجههای دولتی را به آنها نمیدهیم تا استخر خصوصی خودشان را بسازند. هنگامی که مردم از مدرسهی دولتی محلی خوششان نمیآید چه بسا آنها به مدرسهی دولتی دیگری بروند یا ممکن است تصمیم بگیرند که بچهی خود را به مدرسهای خصوصی یا متعلق به کلیسا بفرستند که حقشان است. اما این وظیفهی بخش دولتی نیست… مدرسههای دولتی از آن جامعه هستند و باید به درستی از سوی جامعه پشتیبانی شوند زیرا آنها سرمایهگذاری ما برای آیندهی دموکراسیمان هستند». ص ۲۴ و ص ۲۵
دایان رویچ در همان فصل اول کتاب این را هم بیان میکند که به نظرش ریشهی عملکرد ضعیف در مدارس، مدرسههای بد و آموزگاران بد نیستند: ریشه در فقر است.
در فصل بعدی کتاب، دایان رویچ به کرونولوژی مسئلهی خصوصیسازی مدارس در آمریکا میپردازد. ایدهای که از سال ۱۹۸۰ و دوران ریاستجمهوری رونالد ریگان آغاز شد. جایی که دوست صمیمی رونالد ریگان، میلتون فریدمن ایدهی بنهای آموزشی و کنار گذاشتن مدارس دولتی را مطرح کرد. اما این ایده از زمان ریاستجمهوری بوش پسر و در قالب قانون «هیچ کودکی جا نماند» اجرایی شد. بزرگترین ویژگی طرح تحول در قانون آموزش فدرال این بود که معیار موفقیت و شکست مدارس و دانشآموزان نمرات آنها در آزمونهای استانداردشده قرار گرفت.
در دولت اوباما طرح رقابت تا برتری تبدیل به قانون شد و مدارس اجارهای (شبه خصوصی) در سراسر آمریکا شیوع یافتند. از سویی دیگر غولهای دنیای قشنگ نو هم به دنبال اجرای ایدههای استارتآپی در حوزهی آموزش و پرورش عمومی افتادند: آموزشهای کوتاهمدت، از بین بردن استخدام دائم برای معلمان، جایگزین کردن معلمان با هوش مصنوعی و… آزمونهای استانداردسازی شده و کنکوری هم به کمک آنها آمدند.
دایان رویچ بر این باور است که همهی این نیروها برای خصوصیسازی آموزش همگانی در امریکا بسیج شده بودند و به سرعت هم در حال پیشرفت بودند. آنها هم حمایت حاکمیت را داشتند و هم حمایت ابرپولدارهایی چون بیل گیتس را. اما در فصلهای بعد دایان رویچ با لحنی حماسی از شکلگیری مقاومت در برابر خصوصیسازی مدارس در آمریکا و سپس موفقیتهای این مبارزهی مدنی میگوید:
«رشد مدارس اجارهای و جنگ در برابر اتحادیهها و آموزگاران باتجربه، به دلیل پول و قدرت سیاسی تأمینکنندهی فعالیتهایشان متوقفناپذیر به نظر میرسید. حمایتکنندگان مدرسههای دولتی کم کم به شک افتادند که آیا میتوانند زیر این حملههای پی در پی دوام بیاورند یا نه. در صفحههای پیشرو، بحث خواهم کرد که نه تنها دوام خواهند آورد بلکه پیروز خواهند شد.
آنان پیروز خواهند شد زیرا جنبش اخلال از درون در حال فروپاشی است. هیچ یک از افکار آن موفق نبوده است. به هیچ کدام از قولهایش وفا نکرده است. هر ابتکاری که به خرج داده، شکست خورده است. تمام پیروزیهایش زودگذرند. بیشتر موفقیتهایی خیالی حاصل از روابط عمومی و بازاریابی هستند.» ص ۷۵
فصلهای آتی کتاب شرح دقیق دایان رویچ از فعالیتهای جامعهی مدنی آمریکا برای مبارزه علیه خصوصیسازی مدارس در آمریکا است. رویچ مجموعه کتابهایی که در این حوزه نوشته شده را به همراه خلاصهی هر کدام لیست میکند. مستندهای ساختهشده در باب ناکارآمدی مدارس اجارهای را معرفی میکند. به معرفی گروههای فیسبوکی میپردازد و تک تک راهپیماییهای برگزارشده را توصیف میکند.
گروه وبلاگنویسانی که در این باب مینویسند و بیشمار مقاله در روزنامهها و مطبوعات…. و بعد فعالیتهای ادووکیسی: تشکیل گروهها، رایزنی با نمایندگان مجلس و کنگره و حتی راه یافتن برخی از مدافعین مدارس دولتی به شوراها و مجلس و سنا و… مقاومت دانشاموزان و معلمان و والدین دانشآموزان در برابر شرکت در آزمونهای استانداردسازیشده، اعتصابات و…
اوج کتاب شکلگیری راهپیماییهای معلمان مدارس در تمامی ایالتهای آمریکا علیه خصوصیسازی مدارس و آزمونهای استانداردسازیشده است. همان چیزی که دایان رویچ را به نوشتن این کتاب واداشته و همان چیزی که باعث کاهش تعداد مدارس اجارهای در سراسر آمریکا و به نوعی شکست جنبش خصوصیسازی مدارس در آمریکا شده است.
«مقاومت در برابر خصوصیسازی و تلاش برای نجات مدارس دولتی» به خاطر موضوع آن و شرح یک مبارزهی مدنی چند ساله کتابی جذاب و خواندنی است. اما یکی از ضعفهای بزرگ کتاب، اطناب بیش از حد آن است. به نظر من دایان رویچ به راحتی میتوانست این کتاب ۳۸۸ صفحهای در حجم ۱۵۰ صفحه هم روایت کند. لحن بیش از حد حماسی کتاب و تکرارهای بیش از حد در جای جای کتاب موج میزند و مثل دستاندازهای پی در پی عمل میکند. دایان رویچ میتوانست موضوع را بسیار کوتاهتر و اثرگذارتر بیان کند.
از آن طرف کتاب سه مترجمه است. این که کدام بخش را کدام مترجم ترجمه کرده محسوس نیست و تفاوت ترجمهی چندانی مشاهده نمیشود. اما علاوه بر درازگوییهای دایان رویچ، ترجمهی کتاب هم بیدست انداز و روان نیست و همین باعث میشود تا خواندنش سختتر شود.
خصوصیسازی مدارس از آن موضوعات است که در کشور ما هم روز به روز بیشتر مطرح میشود. همین چند وقت پیش بود که معاون وزیر آموزش و پرورش از اعطای وامهای ۳۰ میلیون تومانی برای ثبتنام دانشاموزان در مدارس غیرانتفاعی خبر داد. جورج بوش و اوباما با ایدهی مدارس اجارهای نتوانستند این قدر روح میلتون فریدمن را شاد کنند که معاون وزیر آموزش و پرورش در ماههای اخیر توانسته. اما در آمریکا جنبشی مدنی مانع از خصوصیسازی بیرویه شد. جنبشی از بیشمار شهروند عادی که شرح فعالیتهایشان در کتاب «مقاومت در برابر خصوصیسازی و تلاش برای نجات مدارس دولتی» یادگرفتنی و شاید حتی حسرتبرانگیز است.