مصاحبه با روزنامه هفت صبح در مورد موج مهاجرتی افغانستانیها به ایران پس از استقرار طالبان.
نگین باقری: در روزهای گذشته گمانهزنیهای مختلفی درباره جمعیت افغانستانیهای ساکن ایران وجود داشته است. این گمانهزنیها از چهار میلیون نفر شروع میشد تا ۸ میلیون نفر هم ادامه داشت. فارغ از اینکه ایران میزبان چند میلیون نفر همسایه افغانستانی است؟ چند سوال دیگر هم درباره الگوهای مهاجرتی آنها میشود مطرح کرد: آنها از چه مرزی میآیند؟ برای ایران آمدن چقدر هزینه میکنند؟ کدام شهرها را ترجیح میدهند؟
و خلاصه اینکه در ایران چه مسیری را پشت سر میگذارند که با همه سختیها باز هم آن را بر زندگی در وطن ترجیح میدهند؟ بیشترین آمار اتباع این کشور را روزنامه جمهوری اسلامی داد که بر اساس آمارهای میدانی نوشته بود تعداد این مهاجران قانونی و غیر قانونی به ۸ میلیون نفر رسیده است.
این روزنامه یک توضیح دیگر هم داشت که ادعا کرده بود روزانه ۱۰ هزار نفر به صورت غیرقانونی از افغانستان وارد کشور ما میشوند. آمار رسمی را اوایل فروردین ماه امیر عبداللهیان داده بود که میگفت ۴ میلیون نفر از مبادی رسمی و راههای قانونی وارد شدهاند و بعد از آمدن طالبان تعداد ورودی آنها به روزانه پنج هزار نفر رسیده است. وبسایت آژانس پناهندگان هم این عدد را تایید میکند.
درباره افغانستانیهای ساکن ایران و آمارشان، پژوهشگران آنها را به چند دسته تقسیم میکنند. پیمان حقیقتطلب، مدیر پژوهش انجمن دیاران توضیحات کاملی درباره تعداد، مسیر مهاجرت، زندگی و سرنوشت آنها در ایران داده که به صورت خلاصه آنها را اینجا آوردهایم:
گروهی از افغانستانیهای ساکن ایران ۴۰سال قبل به اینجا مهاجرت کردند و فرزندان و نسلهای بعدشان در ایران به دنیا آمدند. بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ تعداد این گروه یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر بود. در همان سرشماری، عراقیهای ساکن ایران ۳۰ هزار نفر و بقیه اتباع کشورها هم از این کمتر بودند. ما به اندازه با همین تعداد هم مهاجر قانونی داریم که مدارک اقامتی مختلفی دارند.
به طور متوسط قبل از حکومت طالبان و بسته به شرایط اقتصادی، سالانه ۴۰۰ هزار تا یک میلیون نفر مهاجر بدون مدرک شناسایی داشتیم که برای کار کردن به کشور ما میآمدند و با پایان فصل کاری به افغانستان برمیگشتند. ایران به دلیل حمایت از کارگر ایرانی ویزای کاری نمیدهد به همین دلیل هم این گروه از مهاجران باز به شیوه غیرقانونی وارد کشور میشدند.
دسته دیگر مهاجران، گروه دیگری هستند که به خصوص بعد از شکلگیری حکومت طالبان، غیرقانونی از مرز وارد کشور شدند؛ هیچ آماری از آنها نیست و اطلاعات هویت مشخصی ندارند که پیگیری شوند. با این حال درمورد خروج آنها پلیس آمارهایی میدهد که نشان میدهد تعداد افغانستانیهای ساکن ایران حداقل سه برابر در این مدت بیشتر شده است چراکه آمار رد مرز پلیس در ماههای مرداد و شهریور سال ۱۳۹۸ برابر با ۳۷ هزار نفر بود ولی این عدد در مدت مشابه سال ۱۴۰۰ به ۱۰۸ هزار نفر رسید.
با در نظر گرفتن این دو نکته بالا میشود گفت که به نظر نمیآید تعداد افغانستانیهای ساکن کشور ما بیشتر از ۴میلیون نفر باشد به این دلیل که آمار اخراج آنها هم زیاد شده است. اخیرا یک گزارش درباره روند مهاجرت غیر قانونی به ایران در نیویورک تایمز منتشر شده بود که بر اساس آن بیش از یک میلیون نفر در چند ماه بعد از شکلگیری امارت اسلامی به ایران مهاجرت کردند.
مسیر مهاجرت غیرقانونی افغانستانیها کجاست؟ آنها اغلب از شهرهای مرزی زرنج به ایران میآیند. این شهر بستری برای کشاورزی و صنعت ندارد و درآمد بیشتر مردم از قاچاق بری تامین میشود. قاچاقبرها آنها را از مرز پاکستان وارد ایران میکنند. درواقع به این دلیل که مرز ایران و افغانستان به شکل دشت است و مرزبانی ما قدرت نظارت زیادی روی آن دارد، تعداد کمی هستند که مستقیما از این مرز وارد شوند. از آن طرف مرز ایران و پاکستان کوهستانی است و به همین دلیل بیشتر آنها در شب از بیراهههای کوهستانی و خطرناک این مرز به ایران میآیند.
از پاکستان قاچاقبر تغییر میکند و فرد دیگری مسئول این میشود که او را به شهرهای مختلف برساند. فرد افغانستانی اینجا شبیه یک کالا بوده که اگر تعداد آنها در این مسیر کم شود، از حقوق قاچاقبر کم خواهد شد. این قاچاقبرها که به افغانیکش معروفند مهاجران را سوار پژو کرده و به سیستان و بلوچستان، کرمان، یزد، فارس و تا شمال غربی ایران میبرند. این الگو همان مسیری بوده که افغانستانیهایی که قبلا برای کار به ایران مهاجرت میکردند طبق آن به اینجا میآمدند ولی بعد این شبکه قاچاق قویتر شد.
طوری که افغانستانیها قبلا در دو هفته به ایران میرسیدند ولی الان سه روزه مقیم تهران میشوند. این شبکه قاچاق، درآمد زیادی پیدا کرده و سرعتش هم بیشتر شده است. طوری که برایشان گاهی ماشینها ارزشی ندارند و آنقدر در این فرایند هر خودرو اوراق میشود که بعد از یک سرویس نمیشود از آن استفاده کرد.
سیستان و بلوچستان استان خوبی برای اسکان نیست؛ پس آنها ترجیحا وارد استانهای دیگر میشوند. چه استانهایی؟ آنها استانهای شلوغ را ترجیح میدهند. مثلا استان تهران برایشان محبوبتر است. نرخ قاچاق از افغانستان به شهرها هم تغییر کرده است؛ براساس تحقیقی از دکتر رسول صادقی استاد جمعیتشناسی دانشگاه تهران هزینه قاچاق از زرنج به زاهدان که شهر خوبی برای آنها هم نیست، ۱۵۰ دلار میشود. این قیمت از زرنج تا مشهد یا تهران ۵۵۰ دلار خواهد شد.
اتحادیه اروپا چه نقشی در این فرایند داشته؟ آنها سه مرز برای مقابله با ورود افغانستانیها درست کردهاند. یکی از این مرزها در دریای مدیترانه، یکی مرز بین خود کشورهای اروپایی و مرز دیگر، مرز ترکیه و ایران است. ولی اغلب افغانستانیها ترجیح میدهند که ایران بمانند. به این خاطر که اولا برای تامین هزینه سفر ناچار میشوند که کار کنند. دیگر اینکه ایران هم زبان و همفرهنگ آنهاست و با ما اشتراکهای مذهبی دارند.
سازمان ملل چه نقشی در تامین نیازهای افغانستانیها دارد؟ این سازمان فقط در صورت اینکه افغانستانیها با عنوان پناهنده وارد کشور بشوند از آنها حمایت میکند. کشور ما یک کنوانسیون پذیرش پناهنده در سازمان ملل امضا کرده که اگر جان کسی در خطر باشد باید به او پناه دهیم. این موضوع تعهدی برای سازمان ملل ایجاد میکند که از این کشورها حمایت کند. اما ایران از سال ۸۰ به بعد دیگر پناهنده نپذیرفته. ایران ۸۰۰ هزار نفر پناهنده افغانستانی دارد که کارت آمایشی دارند.
آنها ۴۰ سال پیش آمدند و امروز حتی به نوههای آنها هم پناهنده میگویند. به همین دلیل برای انواع دیگر مهاجران افغانستانی نمیتوانیم از سازمان ملل چیزی مطالبه کنیم. تنها راه ما این است که تهدید کنیم که اگر سازمانهای بینالمللی به ما کمک نکنند، این مهاجران را به اروپا سرازیر میکنیم. در مقابل پذیرش پناهنده برای کشور ما هم وظایفی میآورد و باید در مقابل برای این پناهندهها بهداشت، اشتغال و آموزش ارائه کند.
مهاجر افغانستانی در ایران مشغول چه کاری است؟ فرهنگ آنها این است که اغلب کار را ترجیح میدهند. از آن طرف بافت تحصیلی در ایران متفاوت شده و به دلیل افزایش میانگین تحصیلی در ایران، کارگران ایرانی کمتر در شغلهای رده پایین مشغول به کار میشوند. به همین دلیل افغانستانیها جای آنها را پر میکنند و در مشاغل سطح پایین مانند ساختمان و مزرعه مشغول به کار میشوند. آنها نیروی کاری هستند که برای بازار کار ایران هم جذاب هستند.
به این دلیل که اولا فرهنگ کاری افغانستانیها برای کارفرمای ایرانی مطلوب است و دیگر اینکه بازار ایران تشنه کارگران ساده است. کارفرما نیازی نمیبیند او را بیمه کند، کارگر افغانستانی مدرک ندارد و به همین دلیل، انتظاری ندارد، شکایتی هم نمیتواند بکند و چون کارفرما روی او اتوریته دارد، حتی میتواند دستمزدش را هم پرداخت نکند.