براندنبورگ و مشعل تفکر غرب

براندنبورگ تور (دروازه‌ی براندنبورگ) نماد اصلی شهر برلین است. این را می‌توانی از شیشه‌های اوبان‌ها (متروها)ی برلین هم بفهمی که اکثرشان منقش به تصویری از براندنبورگ هستند. دروازه‌ای سنگی و با ابهت، ساخت اواخر قرن ۱۸ آلمان (حوالی ۱۷۹۰). دروازه‌ به دستور پادشاه پروس، شاه فردریش ساخته شده است. معماری آن ملهم از آکروپولیس یونان است. 

داریوش شایگاه در صفحات اولیه‌ی کتاب «آسیا در برابر غرب»ش وقتی می‌خواهد مفهوم نهیلیسم را شرح بدهد می‌نویسد: «آلمانی‌ها به خصوص نیچه نهیلیسم را سیر نزولی تاریخ تفکر غربی دانسته‌اند. ولی برای روس‌ها، به عکس نهیلیسم یک نهضت اجتماعی و سیاسی بود که به هر حال ریشه‌ای عمیق در خلقیات قوم روس داشت. گویا اولین بار این کلمه توسط «فریدریش هاینریش یاکوبی» به کار رفته است. صرف اینکه متفکران آلمانی به این جریان توجه کرده‌اند در خور اعتنا است. ادعای هگل به اینکه مشعل تفکری را که در یونان افروختند آلمان زنده نگاه داشت، چندان بی‌اساس نیست. رسالت تفکر غرب در عصر جدید از آن آلمان است».ص۱۴

الهام گرفتن معماری دروازه‌ی براندنبورگ از یونان باستان، من را دقیقا این جمله‌ی نقل شده از هگل می‌اندازد و پربیراه هم نیست که براندنبورگ شبیه معماری آتن است و نماد برلین، پایتخت آلمان.

بر فراز دروازه‌ی براندنبورگ، مجسمه‌ای از یک بانو که در حال تازاندن چهار اسب است به چشم می‌خورد. او، ویکتوریا، الهه‌ی پیروزی در اساطیر اروپایی است. ناپلئون در سال ۱۸۰۶ برلین را فتح کرد و بانوی پیروزی آلمان‌ها را با خودش به پاریس برد. اما خیلی زود این بانو به جایگاه خودش (بر فراز دروازه‌ی براندنبورگ) بازگشت. در سال ۱۸۱۴ و پس از شکست ناپلئون پروسی‌ها به فرانسه رفتند و بانوی پیروزی را به برلین بازگرداندند. دعوای آلمان‌ها و فرانسوی‌ها خیلی قدیمی‌تر از جنگ‌های جهانی بوده خب.

در جنگ جهانی دوم حدود ۸۰ درصد برلین توسط آمریکا و فرانسه و شوروی و بریتانیا با خاک یکسان شد. خیلی از آثار باستانی برلین در جنگ جهانی دوم نابود شد. اما دروازه‌ی براندنبورگ جان سالم به در برد. در دوره‌ی هیتلر، اکثر رژه‌ها و مراسم رسمی در زیر این دروازه برگزار می‌شد و صلیب شکسته‌ی هیتلر همیشه از برج و باروی دروازه آویزان بود. 

در دوران جنگ سرد، دیوار برلین دقیقا جلوی دروازه‌ی براندنبورگ بود. سازه‌ی دروازه در قسمتی بود که بعد از جنگ جهانی به شوروی واگذار شده بود و شوروی هم آن را به آلمان شرقی تحویل داد. تمام سازه‌ی دروازه در قسمت شرقی برلین بود. برلین غربی‌ها می‌توانستند دروازه‌ی براندنبورگ را با آن شکوه و عظمت از پس دیوار کوتاه دو متری ببینند. اما به آن دسترسی نداشتند. بعد از خراب شدن دیوار برلین، برلینی‌ها همه جشن اتحاد را زیر دروازه‌ی براندنبورگ برگزار کردند و این دروازه شد سمبل اتحاد و صلح در برلین و آلمان.

دیدگاهتان را بنویسید