بیگانه‌شهر- بررسی کارکردهای مهمان‌شهرها در ایران

سال ۱۳۵۸با حمله‌ شوروی به کشور افغانستان میلیون‌ها نفر از مسلمانان این کشور مجبور به مهاجرت شدند. بخشی از این مهاجران به کشور پاکستان رفتند و بخش دیگری نیز به ایران پناه آوردند. سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال پناهندگان افغانستانی در آن زمان سیاست درهای باز بود. آنها برادران مسلمان و هم‌زبان ما بودند و به ما پناه آورده بودند. به همین‌خاطر بسیاری از آنان در شهرهای ایران پذیرفته شدند. اما کشور پاکستان در مرزهای خود اردوگاه‌هایی ساخت و تمامی پناهندگان را از طریق اردوگاه‌ها پذیرش می‌کرد. در ایران نیز با افزوده شدن پناهندگان عراقی جنگ ایران و عراق تعداد مهاجران در شهرهای مختلف زیاد و اردوگاه‌هایی برای ساماندهی این پناهندگان دایر شد.  این اردوگاه‌ها در استان‌های مختلف ایران همچون مرکزی، خراسان‌رضوی، کرمان، فارس، بوشهر، خوزستان،‌ آذربایجان غربی، کرمانشاه و تهران ساخته    و نام «مهمان‌شهر» بر آنها نهاده شد. مهمان‌شهرهایی که حالا بعد از سه دهه تبدیل‌ به شهرهایی برای زندگی چند نسل از مهاجران در ایران شده‌ است.

مهمان‌شهرها شهرک‌های محصوری هستند که مهاجران در آنها اسکان داده می‌شوند. ورود و خروج آنان بشدت کنترل‌شده است و اجازه‌ ورود آنها به جوامع شهری داده نمی‌شود. محیطی شبه‌قرنطینه دارند و امکانات اولیه‌ زنده‌مانی به آنها ارایه می‌شود. درحال حاضر ۱۹مهمان‌شهر در شهرهای مختلف ایران میزبان بیش از ۲۷‌هزار مهاجر افغانستانی و بیش از ۳‌هزار مهاجر عراقی هستند. از نظر ‌درصدی تنها ۳‌درصد از جمعیت مهاجران حاضر در ایران ساکن مهمان‌شهرها هستند، اما از نظر تعداد رقم آنان بسیار جالب‌توجه است.
در کشورهای پذیرنده‌ پناهنده در جهان ساخت اردوگاه‌های مرزی امری معمول است. پناهندگان تا زمان شناسایی و دریافت مدارک در این اردوگاه‌ها به سر می‌برند و به‌محض تعیین تکلیف (پذیرش یا عدم‌پذیرش) از اردوگاه خارج می‌شوند. اما مهمان‌شهرهای ایران کارکردهای دیگری پیداکرده‌اند.
بسیاری از پناهندگانی که ۳۰‌سال پیش به ایران پناهنده و در مهمانشهرها اسکان داده شدند، هنوز هم ساکن این مهمان‌شهرها هستند. بسیاری از آنان چند نسل است که در مهمان‌شهرها به زندگی گلخانه‌ای خود ادامه می‌دهند. با حمایت‌های مالی دولت و سازمان‌های بین‌المللی برخی زیرساخت‌های سکونت (مسکن، آب آشامیدنی، خدمات بهداشتی و…) تأمین‌شده است. برای معاش روزانه به مردان مهمان‌شهرها روزی چند ساعت به‌صورت محدود اجازه‌ خروج و کار کردن در نزدیک‌ترین مراکز شهری یا زمین‌های کشاورزی داده می‌شود. به کودکان آنها آموزش‌های ابتدایی تا حد دیپلم به‌صورت رایگان ارایه می‌شود،‌ اما برای تحصیلات دانشگاهی باید از مهمان‌شهر خارج شوند و این به‌راحتی نیست. خروج آنان از مهمان‌شهر مشروط است به خروج از کشور و دریافت پاسپورت از افغانستان؛ امری که ساکنان مهمان‌شهرها دوست ندارند و ترجیح می‌دهند به زندگی گلخانه‌ای خود در مهمان‌شهر ادامه بدهند، اما از ایران خارج نشوند.
علاوه بر این مهمان‌شهرهای ایران پذیرای آن دسته از مهاجرانی است که تمکن مالی جهت سکونت در شهرهای ایران ندارند.
جدا کردن جامعه‌ مهاجران از جامعه‌ افراد بومی کارکرد دیگری برای مهمان‌شهرهاست؛ کارکردی که راه‌حلی ساده، اما پرهزینه برای مدیران جهت ساماندهی امور مهاجران در ایران است. کارکردی که هنوز هم بعد از ۳۰‌سال حضور مهاجران در ایران طرفدار دارد و برای حل مشکلات پیرامون ادغام و جامعه‌پذیری مهاجران در ایران پیشنهاد می‌شود.
چندی پیش محمدعلی طالبی، معاون سیاسی، ‌امنیتی و اجتماعی استاندار یزد در جلسه‌ علنی شورای شهر یزد حاضر شد. او همگرایی و همدلی دستگاه‌های اجرایی و حاکمیتی در مورد مدیریت اتباع خارجی را ضروری دانست و گفت: «ستاد ساماندهی اتباع خارجی در شهرستان یزد ایجاد شده و فعالیت خود را آغاز کرده است.» سپس او با اشاره به وجود سه مهمان‌شهر در شهرستان‌های تفت،‌ میبد و اردکان برای اسکان اتباع خارجی مجاز در استان‌ تصریح کرد: «‌بحث ایجاد سه مهمان‌شهر جدید ازجمله اقداماتی است که به‌منظور ساماندهی اسکان اتباع خارجی مجاز در استان یزد انجام شده و در دستور کار قرارگرفته است. حضور اتباع در مهمان‌شهرها با توجه به تسهیلات و امکاناتی که برای آنها ایجاد می‌شود، بهتر است.»
حجت‌الاسلام مطهریان، عضو سابق شورای شهر یزد نیز با اشاره به آمار احتمالی صدهزارنفری جمعیت پناهجویان در استان یزد، گفته بود: «بافت فرهنگی و اجتماعی یزد در این سال‌ها همراه با پناهجویان بوده است، اما این شرایط در این سال‌ها با آسیب‌هایی همراه شده که دلیل آن افزایش تعداد افغانستانی‌های غیرمجاز است. شرایط حضور افغانستانی‌ها در کنار مردم شهر یزد به شرایط استحاله رسیده و از مدت‌ها قبل برای ایجاد مهمان‌شهر اتفاق‌نظر بود و مکانی در حومه شهر یزد به نام «محمودیه» و برای آن تأسیسات را هم در نظر گرفتند، ولی مهمان‌شهر ایجاد نشد.»
حال معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار یزد خبر از احداث سه میهمان شهر جدید در استان یزد داده است.
ارایه بهتر خدمات یا ایجاد جامعه‌ موازی؟
اما آیا به‌راستی هدف از ایجاد مهمان‌شهرهای جدید ارایه‌ خدمات بهتر به مهاجران است؟ استان یزد در چندماهه‌ گذشته شاهد تنش‌هایی بین جامعه‌ بومی با جامعه‌ مهاجرانش بوده است. مشهورترین این تنش‌ها ممانعت اهالی شهرک شاهدیه یزد در مهرماه امسال از ورود دانش‌آموزان افغانستانی به مدرسه بود که بسیار رسانه‌ای شد.
وجود تنش بین جامعه‌ میزبان با جامعه‌ مهاجران در همه جای دنیا مسأله‌ای معمول است. حکمرانان در جاهای مختلف دنیا سعی می‌کنند به طرق گوناگون ادغام مهاجران در جامعه را بدون اصطکاک و تنش ممکن سازند. آنها کارهای رسانه‌ای سنگینی انجام می‌دهند،‌ الگوهای پذیرش و مهربانی را در جامعه ترویج می‌دهند و کاری می‌کنند که مهاجران با روی باز پذیرفته شوند تا در ادامه تنش‌ها تا حد ممکن کاهش پیدا کند. یکی از دم‌دست‌ترین راه‌حل‌ها جداکردن جامعه‌ مهاجران از جامعه‌ میزبان و اسکان آنها در مکان‌های مخصوص است. راهکاری که شاید در کوتاه‌مدت بسیار مفید به نظر برسد، اما در بلندمدت هزینه‌های جبران‌ناپذیری را به بار می‌آورد.
مهمان‌شهرها در ایران اردوگاه‌های موقت نیستند. آنها محل زندگی چند نسل از مهاجران می‌شوند. اگر در ابتدا برای جمعیتی ۵۰۰نفره تاسیس‌شده باشند، بعد از چند نسل آن جمعیت به ۵هزار نفر می‌رسد و به‌هیچ‌وجه زیرساخت‌های اولیه کشش جمعیت را نخواهد داشت. بعد از آن یا باید مسئولان چند برابر هزینه کرده و اردوگاه را بزرگ و بزرگتر کنند تا کشش جمعیت جدید را داشته باشد یا این‌که به نسل‌های بعدی مهاجران اجازه‌ ورود به جامعه‌ میزبان را بدهند.
اگر بخواهند مهمان‌شهرها را گسترش بدهند، جدای از بحث هزینه‌های زیاد آن، تا کجا قابلیت گسترش وجود دارد؟ آیا یک مهمان‌شهر آن‌قدر گسترش پیدا می‌کند تا از شهر میزبان اولیه هم بزرگتر شود؟!
و اگر قرار است نسل‌های بعدی مهاجران به جامعه‌ میزبان راه پیدا کنند، چرا از همین الان این کار اجرایی نشود؟ اگر امروزه پذیرش از سوی جامعه‌ میزبان وجود ندارد، چه تضمینی وجود دارد که در آینده این پذیرش در جامعه به وجود بیاید؟ وقتی جامعه‌ میزبان فرهنگ پذیرش افراد غریبه و مهاجر را ندارد، با حذف مهاجران چگونه این فرهنگ را دارا خواهد شد؟
وقتی مهاجران یک استان همگی در شهرک‌هایی به نام مهمان‌شهر اسکان داده شوند و ورود و خروج آنان به جامعه‌ میزبان بسیار کم شود و تمام زندگی آنان محصور به همان حصارهای مهمان‌شهر شود، جامعه‌ای موازی ایجاد می‌شود. جامعه‌ای که شاید از بعد جغرافیایی با جامعه‌ میزبان فاصله‌ای نداشته باشد؛‌ اما از منظر اقتصادی و فرهنگی تفاوت بسیار زیادی ایجاد می‌شود. ایجاد جوامع موازی در داخل یک کشور که کمترین بده‌بستان را با اقشار مختلف آن کشور داشته باشند، بیش از هر چیزی یک خطر امنیتی می‌تواند باشد، چراکه اگر احساس غبن و تبعیض بین اهالی مهمان‌شهرها نهادینه شود، حسی از تنفر در آنان ایجاد می‌شود و آن وقت تبعات احتمالی آن برای کشور جبران‌ناپذیر خواهد بود.
مهمان‌شهرها میزبان جمعیت اندکی از مهاجران در ایران هستند، فقط ۳‌درصد از مهاجران حاضر در ایران ساکن مهمان‌شهرها هستند، اما رویکردی وجود دارد که خواهان افزایش این مهمان‌شهر و ساکنان آنان است. رویکردی که شاید در کوتاه‌مدت مفید به‌نظر برسد، در طولانی‌مدت هزینه‌های بسیار زیادی را به همراه خواهد داشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *