فیلیپین و توسعه‌ی اقتصادی پایدار

دیروز آقای آرسینو بالساکان دبیر سازمان ملی توسعه‌ی اقتصادی فیلیپین آمده بود دانشگاه تا داستان رشد اقتصادی مداوم فیلیپینی از ۲۰۱۰ را برای‌مان تعریف کند. فیلیپین از ۲۰۱۰ به بعد (به استثنای سال کرونا) به طور پیوسته رشد اقتصادی بین ۶ تا ۸ درصد را تجربه کرده‌ است. 

بچه‌های فیلیپینی هم‌رشته‌ای با بقیه‌ خیلی متفاوتند. اولین تفاوت چشم‌گیر سطح انگلیسی حرف‌زدن‌شان است. دو تا هم‌کلاسی آمریکایی هم داریم. به جرئت می‌توانم بگویم که اکثر بچه‌های فیلیپینی از نظر انگلیسی حرف زدن حتی از بچه‌های آمریکایی‌ها هم یک سر و گردن بالاترند. توی کلاس‌ها هم به واسطه‌ی انگلیسی روانی که صحبت می‌کنند معمولا همیشه فعالند و خیلی حضورشان پررنگ است. من یک خاطره‌ی بد هم ازشان دارم.

ترم پیش ایمیل زدند که منابع مالی‌مان اجازه‌ می‌دهد تا یک گروه دانشجویی دیگر هم داشته باشیم. هر کس می‌خواهد پروپوزال بنویسد. من هم با چند تا از بچه‌های هندی یک پروپوزال در مورد تاسیس گروه مهاجرت نوشتم. به پروفسور کانتی دادم که نظرش را به‌مان بگوید. گفت رییس دانشکده روی موضوع مهاجرت زیاد مثبت نیست. بکنیدش حکمرانی بین‌المللی بهتر است. ما هم موضوع را بسط دادیم به حکمرانی بین‌المللی. حقیقتا هم موضوعات زیادی برای نشست برگزار کردن داشتیم.

سرآخر سه تا پروپوزال از بچه‌ها جمع شد. توی مدرسه‌ی لی کوآن یو ما سه تا رشته داریم. پالیک پالیسی، اینترنشنال افیرز و دوره‌ی یک ساله‌ی مدیریت دولتی. گفتند که یک کمیته‌ی سه نفره از این سه رشته در مورد گروه برگزیده تصمیم می‌گیرند. نماینده‌ی اینترنشنال افیرز، حافظ هم‌خانه‌ای اندونزیایی‌ام بود. دیگر هم‌خانه‌ای بودیم و معلوم بود که رایش به من است. دو تا گروه دیگر یکی موضوع سیاست‌های سلامت را پیشنهاد داده بودند و یکی هم دیتا فور گود!

نماینده‌ی بچه‌های پابلیک پالیسی یکی از سال‌ بالایی‌های فیلیپینی‌مان بود. نمی‌شناختمش و نمی‌توانستم هم سرمایه‌گذاری کنم. نماینده‌ی مدیریت دولتی‌ها، یکی از بچه‌های پاکستانی بود. بهش گفتم هوای ما را داشته باش. اما خب روز رای‌گیری نمی‌دانم چه شد که نرفت جلسه و یکی دیگر از بچه‌های مدیریت دولتی رفت و این بشر هم فیلیپینی بود. کمیته‌ی انتخاب شد ۲ نفر فیلیپینی و ۱ نفر اندونزیایی. اعضای گروه دیتا فور گود هم فیلیپینی بودند و این جوری شد که پروپوزال تاسیس گروه مهاجرت من هوا شد.

ولی در کل بچه‌های مهربانی‌اند.

فیلیپینی‌ها بین کشورهای آسه‌آن هم متفاوت‌تر به شمار می‌روند. چرا؟ چون متحد شماره‌ی یک آمریکا در منطقه‌اند. بقیه از جمله سنگاپور سعی می‌‌کنند بین چین و آمریکا باشند و گهی نعل گهی به تخته بزنند. اما فیلیپین رفیق فابریک آمریکا است بدون هیچ لاپوشانی‌ای. تنها کشور آسه‌آن و شاید قاره‌ی آسیا هست که اکثریت جمعیت کاتولیک و مسیحی‌اند.

از نظر جغرافیایی فیلیپین با ۷۶۴۱ جزیره به چین خیلی نزدیک است. فیلیپین کشوری هم هست که با هیچ کشور دیگری مرز خاکی ندارد. تا ۱۸۹۸ مستعمره‌ی اسپانیا بودند. بعد آمریکا حکومت را از اسپانیایی‌ها گرفت و فیلیپین را مستعمره‌ی خودش کرد. تا ۱۹۴۶ مستعمره‌ی آمریکا بودند. بعد آمریکا استقلال‌شان را به رسمیت شناخت. اما حضور نظامی آمریکا در فیلیپین هرگز رها نشد و در قرن بیست و یکم بسیار هم پررنگ‌تر شد.زبان رسمی فیلیپینی‌ها انگلیسی و فیلیپینی است. به خاطر همین است که انگلیسی حرف‌ زد‌شان خیلی خوب است.مثل سنگاپوری‌ها که زبان رسمی انگلیسی است.

طبیعتا بیشتر صادرات فیلیپین هم به آمریکا است. ۱۰ درصد جی دی پی‌شان هم از رمیتنس است. پرستارهای فیلیپینی برند فیلیپین در جهان‌اند. ۱۰ درصد جی دی پی‌شان هم کشاورزی است و ۱۰ درصد هم توریسم. 

همکاری بخش خصوصی-دولتی توی فیلیپین خیلی خاص است. به نظرم باید تاثیر آمریکا و بازار آزاد را روی این بخش‌شان دید. به عنوان مثال تامین برق فیلیپین دولتی نیست و شرکت‌های خصوصی برق بخش‌های مختلف فیلیپین را تامین می‌کنند. هیچ کدام از کشورهای دیگر آسه‌آن همچه ریسکی را نکرده‌اند که تامین برق را به بخش خصوصی بسپرند. 

برنامه‌های آینده‌شان برای تضمین رشد اقتصادی پایدار؟ پیش رفتن به سوی دیجیتال کردن بازارهای‌شان، توسعه‌ی نوآوری، افزاش امکان متصل بودن به اینترنت برای تمامی فیلیپینی‌ها، افزایش همکاری‌های خصوصی-دولتی در فیلیپین و تمرکز بیشتر بر بخش سرویس در اقتصادشان.

متاسفانه این آقای بالساکان مثل خیلی از مدیران دولتی در همه‌ جای دنیا اصلا قصه‌گوی خوبی نبود به نظرم. فقط چند تا اسلاید نشان داد و چند تا برنامه‌ برای آینده گفت.