یادداشت منتشرشده در شماره ۴۸۹۰ روزنامه دنیای اقتصاد مورخ ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۹.
سابینا یک زن میانسال بنگلادشی است. ۸ سال است که در اردن بهعنوان یک مهاجر مشغول بهکار است. او آشپزی و نظافت میکند و از کودکان خردسال خانوادهها نگهداری میکند. درآمدش را ذخیره میکند و برای مادر پیر، خواهر و پسر ۱۱سالهاش در بنگلادش میفرستد. کسانی که زندگیشان وابسته به درآمد او در اردن است. بعد از شیوع کرونا و شروع قرنطینه جهانی سابینا بیکار شد. او به یکباره درآمدش را از دست داد. مرزهای اردن بسته شدند. در اردن مهاجران حق استفاده از بیمه بیکاری را ندارند. به این ترتیب او به یکباره برای نان شبش هم محتاج شد. بدتر از او خانوادهاش در بنگلادش هستند که بدون وجوهات ارسالی او قادر به ادامه زندگی نیستند. او حتی پول کافی ندارد که به کشورش برگردد.
این داستان بسیاری از مهاجران کار در دنیا است. طبق آخرین آمارهای جهانی، ۲۷۲ میلیون نفر در جهان مهاجرند. در سرزمینی زندگی میکنند که در آن به دنیا نیامدهاند و از این تعداد ۲۰۰میلیون نفر مهاجر اقتصادی بهشمار میروند. کسانی که به دلایل اقتصادی و برای کار به کشور دیگری مهاجرت کردهاند. بهطور متوسط هر مهاجر اقتصادی در جهان، از طریق وجوهات ارسالی (رمیتنس) زندگی ۴ نفر در کشور خودش را تامین میکند. یعنی ۸۰۰میلیون نفر در جهان، زندگیشان وابسته به درآمد آن ۲۰۰میلیون مهاجر اقتصادی است.
با شیوع کرونا بسیاری از مهاجران یا بیکار شدهاند یا درآمد آنان به حدی کاهش یافته که قادر به ارسال رمیتنس به بستگان خود نیستند. بانک جهانی پیشبینی کرده است که وجوهات ارسالی مهاجران در جهان با شیبی بسیار تند کاهش پیدا خواهد کرد. اثر این وضعیت در برخی کشورها بسیار ناگوارتر خواهد بود. کشوری چون قرقیزستان که یکسوم تولید ناخالص داخلیاش از وجوهات ارسالی مهاجرانش تامین میشد، در وضعیت بدی قرار میگیرد.
در این میان، وضعیت مهاجران در مقابله با ویروس کرونا بسیار نگرانکننده توصیف شده است. اکثر مهاجران اقتصادی در اقامتگاههایی شلوغ و در شرایطی مناسب برای شیوع ویروس کرونا زندگی میکنند. از سوی دیگر بسیاری از کشورها در مبارزه با کرونا مهاجرانشان را در اولویت دوم خود قرار دادهاند.
بهعنوان مثال سنگاپور که بهدلیل آزمایش و پیگیری وضعیت تمام شهروندانش بسیار مورد ستایش قرار گرفته بود، به کلی مهاجران را کنار گذاشته بود. از ۱۵ مارس به بعد هیچکدام از موارد ابتلا به کرونا در سنگاپور شهروندان این کشور نبودند، بلکه مهاجران ساکن در این کشور بودند که مبتلا به کرونا میشدند. سنگاپور برای پیشبرد زیرساختها و آسمانخراشهایش حدود یک میلیون نفر مهاجر خارجی را بهکار گرفته است. شرایط زندگی تودهای و عدم ارائه امکانات پیشگیری از کرونا باعث شد کرونا میان مهاجران حاضر در این کشور شیوع پیدا کند. مرزهای کشور بسته شد. بسیاری از کارها به حالت نیمهتعطیل درآمد. مهاجران قرنطینه و در حقیقت زندانی شدند. درآمدهای آنان بهشدت کاهش پیدا کرد. نادیده گرفتن مهاجران از سوی دولت سنگاپور باعث ایجاد نارضایتی در همه اقشار این کشور شد. مهاجران بهدلیل کاهش درآمد ناراضی شدند. آنها در اقامتگاههای شلوغ و کوچک خود زندانی شدهاند. شهروندان سنگاپور نیز از اینکه آمار کرونا در این کشور افزایشی است و بهرغم تمام مواظبتها وجهه جهانیشان منفی شده است، ناراضی شدند. قطر و سایر کشورهای حوزه خلیجفارس نیز با وضعیتی مشابه سنگاپور مواجهند.
مهاجران در صف بازگشت
ویروس کرونا مرز، تابعیت و مهاجرت نمیشناسد و به همه حمله میکند. این گزارهای است که بسیاری از سازمانهای مردمنهاد در جهان برای حمایتهای گوناگون از مهاجران شعاری ساختهاند. در تونس این سازمانها میکوشند تا مهاجران همچون شهروندان بتوانند در مقابل کرونا محافظت شوند و حتی برای دریافت بیمه بیکاری میکوشند. در بسیاری از کشورها مهاجران به علت بیکاری در صف بازگشت قرار گرفتهاند. در بنگلادش تعداد زیادی از سازمانهای مردمنهاد میکوشند تا به مهاجران بازگشتی آموزشهای لازم را ارائه کنند تا مانع از شیوع کرونا شوند. کویت برای بازگشت مهاجران حاضر در این کشور کلیه موانع بوروکراتیک را تسهیل کرده و حتی مهاجران بدون مدرک هم به راحتی میتوانند از این کشور خارج شوند. در بسیاری از کشورها مهاجران در صف بازگشت به کشورشان قرار گرفتهاند. وضعیتی که اگر ادامه پیدا کند، ما شاهد فقر مطلق حدود یک میلیارد نفر در کره زمین خواهیم بود. این وضعیت منجر به قحطیها، شورشها، ناآرامیها و گسیل شدن مهاجران اجباری به کشورهای ثروتمندتر خواهد شد. در ایران هم به گفته مقامات در دو ماه گذشته بهطور متوسط روزانه ۱۵۰۰ نفر از مهاجران افغانستانی از مرزهای ایران به سمت کشورشان بازگشتهاند. مهاجران افغانستانی حاضر در ایران به سه دسته کلی تقسیمبندی میشوند: پناهندگان، افراد دارای گذرنامه و مهاجران بدون مدرک. دو دسته اول چندین سال است که ساکن ایران هستند و حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفرند. وقوع بحرانهای اقتصادی تاثیر چندانی بر ورود و خروج آنان ندارد. در حقیقت چندین دهه سکونت آنان در ایران باعث شده بهطور غیررسمی شهروند جامعه ایران شوند. اما اکثر مهاجران بدون مدرک افغانستانی، مهاجران اقتصادی بهشمار میآیند. سالانه بهطور متوسط ۵۰۰هزار نفر مهاجر افغانستانی برای کار و درآمد به ایران میآیند و بعد از چند ماه کار به کشور خود برمیگردند. روندهای بازگشت آنها نیز از الگوی ثابتی پیروی میکند. در سال ۲۰۱۸ ما شاهد بیشترین میزان بازگشت این دسته از مهاجران بودیم. در دو ماه گذشته نیز شیوع کرونا و رکود اقتصادی حاصل از آن باعث افزایش بازگشت این گروه از مهاجران اقتصادی شده است. این بازگشت کاملا موقتی است و مطمئنا با بهبود نسبی اقتصاد در ایران دوباره این افراد برای کار در مشاغل سطح پایین و فصلی به ایران بازمیگردند. در این میان شاید مهاجران دارای کارت آمایش (پناهندگان) و گذرنامهای شرایط بدتری داشته باشند. چراکه بهرغم داشتن تمام مدارک آنها از بیمه بیکاری و سایر انواع بیمه و پوششهای یارانهای و حمایتی محروم هستند و شرایط اقتصادی امروز ایران بر آنها فشاری مضاعف را وارد میآورد.
مهاجر نمیفرستیم
درحالیکه در بسیاری از کشورها مهاجران اقتصادی در صف بازگشت به کشور خودشان قرار گرفتهاند، در کشوری چون فیلیپین نیز صف خروج مهاجران شکل گرفته است. طبق برآوردهای سازمان جهانی مهاجرت، جهان با کمبود حدود ۶ میلیون نفر پرستار روبهرو است. فیلیپین کشوری با فرهنگ مهاجرتی است. حدود ۱۰ درصد از جمعیت فیلیپین در خارج از این کشور مشغول کار هستند و درآمدهای خود را بهصورت رمیتنس به فیلیپین ارسال میکنند. اکثر این افراد هم پرستارند. فیلیپین سالانه حدود ۱۳هزار پرستار را به سایر نقاط جهان میفرستاد. کمبود پرستار در جهان همواره باعث میشد پرستاران این کشور به کشورهای ثروتمندتر غربی بروند. در آمریکا ۱۶درصد کادر پرستاری مهاجران و یکسوم آنها نیز فیلیپینی هستند. در انگلستان نیز ۱۸هزارو۶۰۰ پرستار فیلیپینی مشغول بهکارند. با شیوع بحران کرونا در تمام کشورهای اروپایی و آمریکایی، پرستاران فیلیپینی به خط مقدم مبارزه با کرونا تبدیل شدهاند. از سوی دیگر فیلیپین خود نیز با کرونا مواجه شده است. کمبود حدود ۳۰۰هزار پرستار در بیمارستانهای این کشور باعث شده خروج پرستاران از فیلیپین ممنوع شود. از سویی تقاضای پرستاران فیلیپینی در کشورهای کانادا، آمریکا و اروپا بهشدت افزایش پیدا کرده و حقوقهای پیشنهادی چند برابر شده است. اما دولت فیلیپین مانع از خروج اتباع خودش برای پرستاری در کشورهای غربی شده است. در یک ماه گذشته حضور یک پزشک زن افغانستانی در بیمارستان امام رضای شهر مشهد بسیار خبرساز شد. خانم دکتر نجیبه غلامی که ۷ سال پیش برای تحصیل در رشته پزشکی به ایران آمده بود، این روزها مشغول کار در بیمارستان امام رضای شهر مشهد شده است. همانطور که اشاره شد بهرهگیری از کادر درمانی مهاجر در کشورهای توسعهیافته بسیار معمول است. شاید اگر ایران در سالهای گذشته برای آموزش و جذب پرستاران و پزشکان افغانستانی در دانشگاههای خود برنامههای ویژهای را در نظر میگرفت، میتوانست این روزها شاهد بهرهبرداری هر چه بهتر از این سرمایهگذاری باشد. چرا که حتی اگر این افراد در افغانستان هم مشغول بهکار میشدند، باعث کاهش شیوع کرونا در منطقه میشدند و باز هم ایران منتفع میشد.