امروز بالاخره بعد از حدود سه هفته صاحب حساب و کارت بانکی شدم. ویسنت، همکلاسی شیلیاییام همان روز اول کارت بانکیاش را دریافت کرد. جلال همکلاسی افغانستانیام هم سه روز بعد از درخواست مشخصات حساب بانکیاش را دریافت کرد. اما چون هنوز ویزای دانشجوییاش را دریافت نکرده، کارت بانکیاش صادر نشده. ایمیلهایی که دانشگاه قبل از ورود به سنگاپور برایمان میفرستاد میگفت که لطفا در اولین فرصت حساب بانکیتان را باز کنید تا بتوانید اسکولارشیپتان را دریافت کنید. میگفت برای خیلی از دانشجویان باز کردن حساب بانکی نیاز به ویزا ندارد. من از همان ایران اپلیکیشن دی بی اس بانک را نصب و تلاش کرده بودم که مثل بقیه آنلاین حساب باز کنم. اما خب ایران در لیست کشورهای این بانک نبود. تقریبا تمام کشورهای جهان بودند. اما ایران حتی نامش هم برای انتخاب کردن نبود. توی گروه ایرانیهای مقیم سنگاپور مشکلم را مطرح کرده بودم و همه گفته بودند که باید حضوری بروی شعبهی هالند ویلج دی بی اس بانک.
میدانستم که حساب بانکی باز کردن برای من ایرانی کار سختی است در سنگاپور. به خاطر همین بعد از رسیدنم هنوز خستگی سفر چند هزار کیلومتری از تنم خارج نشده بدو بدو رفته بودم سیمکارت خریده بودم و درخواست ویزای دانشجویی داده بودم. ویزای دانشجوییام را همان هفتهی اول دریافت کردم. بعد رفتم دی بی اس بانک شعبهی هالند ویلج. به خوابگاهمان نزدیک بود و فقط ۲ ایستگاه مترو فاصله داشت. طبقهی دوم یک ساختمان بود شعبهی بانک. وقتی وارد شدم یک خانمی آمد به سراغم که چه میخواهی. در سنگاپور کارهای بانکی عموما به صورت آنلاین صورت میگیرد. تقریبا اکثریت همکلاسیها حساب بانکیشان را به صورت آنلاین و بدون مراجعهی حضوری باز کردند. گفتم که من دانشگاه ملی سنگاپور درس میخوانم و برای دریافت اسکولارشیپم نیاز به حساب بانکی دارم و ایران در لیستتان نیست. به من گفتند که بیایم اینجا میتوانم حساب بانکی باز کنم. پاسپورتم را گرفت و ۵ دقیقه بعد آمد و گفت چون کشورت تحریم است برای باز کردن حساب بانکی باید یک قرار تنظیم کنیم برای هفتهی دیگر. برخورنده بود. بقیه آنلاین حساب باز میکردند. من هلک هلک آمده بودم شعبهی بانک. بعد آن هم کفایت نمیکرد و باید هفتهی دیگر دوباره میآمدم. امروز قبل از ساعت ۲ رفتم بانک. من را فرستادند توی بانک. یک خانم خیلی مودب سنگاپوری مسئول باز کردن حساب بانکی برای من شد. از ویزای دانشجوییام پرینت نداشتم. بهم ایمیلش را داد. گفت بفرست برای این. من اینجا پرینت بگیرم. همان اول کار بهم گفت که کارت حدودا ۲ ساعت طول میکشد. فکر کردم شوخی میکند. اما واقعا کارم ۲ ساعت طول کشید! تمام مدارکم (پاسپورت- نامهی اثبات محل سکونت که خوابگاه برایم فرستاده بود- ویزای دانشجویی- مجوز ورود به سنگاپور- نامهی اسکولارشیپ دانشگاه و…) را ازم گرفت. از همهشان کپی گرفت. بعد دهها برگهی کاغذ بهم داد که باید پر و امضا میکردم. خودش اسم و فامیلم را مینوشت و خیلی از خانهها را پر میکرد که کار سرعت بگیرد. فرمها چه بودند؟ برای چه حساب بانکی میخواهم باز کنم؟ چهقدر ورودی حسابم خواهد بود؟ آیا میخواهم از بقیهی کشورها به حسابم پول منتقل شود؟ آیا میخواهم در سنگاپور کسب و کار داشته باشم؟ آیا کسب و کار احتمالیام با کشورهای تحت تحریم ارتباط دارد؟ آیا محل سکونت فعلیام در یک کشور تحت تحریم است؟ آیا در آمریکا حساب بانکی دارم؟ حداکثر چند بار در هفته از حسابم پول برداشت خواهم کرد؟ اسکولارشیپم را دقیقا چه سازمانی دارد میدهد؟ و… هی هم باید امضا میزدم. هر چند تا برگه که پر میکردم میبرد پیش رییسش که آن پشت بود چک میکرد دوباره میآمد.
کشورهای تحریمی توی فرمها اینها بودند: ایران- کرهی شمالی- کوبا- سوریه و بخشهایی از اوکراین که به روسیه ملحق شده بودند. برایم عجیب بود. مثلا یازده سپتامبر کلهم کار عربستانیها و طالبان و افغانستان بود. حالا طالبان حکومت افغانستان را در دست دارد. گروهکی که انتحاریهایش مشهور است. اما در لیست کشورهای تحریمی بانکهای سنگاپور نیست. برایم محرز شد که برآمدن دوبارهی طالبان کار خود آمریکا بوده و چهقدر احمق بودند و هستند کسانی که فکر میکنند طالبان دشمن آمریکاست و به خاطر همین باید دوست ایران باشد. این نکته را میدانستم. اما حساب باز کردن در سنگاپور قشنگ بهم مدرک داد که طالبان دوست آمریکاست. یک کشور دیگر هم در لیست تحریمهای سنگاپور نبود: روسیه. چشمآبیها هوای هم را بالاخره دارند. اینجوری پیش خودم تحلیل کردم راستش.
بالاخره ویزا کارت را هم برایم صادر کرد. رمزش را خودم تعیین کردم. گفتم به عنوان اسم هم همان بنویس پیمان کفایت است. پرسیدم میتوانم اینرا در تمام کشورها استفاده کنم؟ گفت میتوانی. اما الان فقط در سنگاپور فعال است. برای فعال کردن در بقیهی کشورها باید از اپلیکیشن بانک درخواست بدهی. گفت نصب کن تا اپلیکیشن بانک هم برایت فعال شود. نصب داشتم. اما نمیگذاشت که وارد حسابم شوم. گفتم ارور میدهد. برایش عجیب بود. گفت بیا به وای فای بانک وصل شو. شاید اینترنتت مشکل دارد. نشد. گفت یک بار حذف کن دوباره نصب کن. این کار را کردم. باز راهم نداد. یک خرده خودش هم با گوشیم ور رفت. آخرسر گفت تو قبلا با این گوشی توی ایران وارد این اپلیکیشن شده بودی؟ گفتم آره. تلاش کرده بودم حساب باز کنم. ایران توی لیست نبود موفق نشده بودم. گفت خب اگر میخواهی اپلیکیشن بانک داشته باشی باید یک گوشی جدید در سنگاپور بخری. این گوشیات چون خیلی از اطلاعاتش مربوط به ایران است، سامانهی امنیتی اپلیکیشن بهت اجازهی ورود نمیدهد. یک گوشی نو بخر درست میشود. خواستم بهش بگویم تو پول گوشی نو را میدهی؟ چیزی نگفتم. دوباره به خودم گفتم لعنتیها شما چهقدر امنیتی بودنتان با ما فرق دارد. ما سرباز سپاه و پلیس نیروی انتظامی فیزیکی میخواهد خرفهممان کنند که همه چیز تحت نظارت است. شماها اصلا فیزیکی با من کاری ندارید. اما آنلاین همه چیز من را زیر نظر دارید. خیلی لعنتی هستید. پرینت مشخصات حساب بانکی و کارت بانکیام را برداشتم آمدم بیرون. همین هم برای من ایرانی خودش یک دستاورد محسوب میشد!
پینوشت: برخلاف ایران که همیشه چند ده هزار تومان برای افتتاح حساب و انجام امور اداری پول نقد طلب میکنند این بانک سنگاپوری برای بازکردن حساب حتی ۱ سنت هم ازم پول نگرفت.
بالاخره چی شد؟ تونستی وارد اپلیکیشن بشی یا نه هنوز؟