سنگاپور برای جذب سرمایه همهی فرآیندها را ساده کرده است. این را در خیلی از مقالهها خوانده بودم. جایی که آن را با پوست و گوشت احساس کردم فرآیند درخواست ویزای سنگاپور بود. تو حتی اگر از بهترین دانشگاههای آمریکا و کانادا و استرالیا و بریتانیا و اروپا با بهترین شرایط پذیرش گرفته باشی، در مرحلهی ویزا با انواع دردسرها روبهرو میشوی. هیچ تضمینی هم وجود ندارد که فلان کشور و بهمان کشور بهت ویزا بدهد یا نه. آلمان که مشهور است به سیستم بوروکراسی فوقالعاده، در تهران یک بلبشوی تحقیرآمیز برای ارائهی ویزا ایجاد کرده. آمریکا و کانادا به مشکوکترین آدمها ویزا میدهند اما یکهو میبینی عادیترین و بیخطرترین آدمها رد میشوند. برای اکثر این کشورها هم باید به صورت حضوری بروی سفارتخانه. سنگاپور در ایران سفارتخانه ندارد. در خیلی از کشورها سفارتخانه ندارد اصلا. اما بدین معنا نیست که تو برای دریافت ویزای دانشجویی خرج اضافه کنی بروی یک کشور دیگر. همه چیز آنلاین است. ویزای دانشجویی سنگاپور سه مرحله دارد:
۱. درخواست آنلاین در سایت ادارهی مهاجرت و پستهای بازرسی سنگاپور (ICA) و دریافت اجازهی ورود به سنگاپور (IPA(In-Principle Approval))
مقدمات این درخواست آنلاین توسط دانشگاه انجام میشود. حدود یک ماه مانده به شروع ترم تحصیلی، دانشگاه یک ایمیل میفرستد که برو و این اطلاعات را در سایت آیسا آپلود کن (اطلاعات شامل یک کد مخصوص دانشجویی- نام و نام خانوادگی- جنسیت و تاریخ تولد است). سایت آیسا همان اول کار چند مدرک برای آپلود درخواست میکند:
فرم پرشدهی eForm16 که یک فرم ساده است شامل اطلاعات هویتی و محل احتمالی سکونت در سنگاپور (خوابگاه مثلا). من خیلی از جاهای فرم را هم خالی گذاشتم. چون اصلا اطلاعی نداشتم.
یک گزارش پزشکی ساده در مورد ابتلا به ایدز و هپاتیت (فرم مخصوص خودش را دارد. پزشکهای ایران را هم قبول دارد. پزشک ایرانی هم در حقیقت کار خاصی برای پر کردن فرم نمیکند. اسم فامیل مینویسد و دو تا مربع را پر میکند که بله فلانی ایدز ندارد و مهر نظام پزشکی و تمام. من برای پر کردن این فرم رفتم کلینیک ۱۶ آذر تهران، چون مهر کلینیک هم نیاز بود و میدانستم که کلینیک ۱۶ آذر مهر انگلیسی هم دارد).
ترجمهی انگلیسی رسمی آخرین مدرک تحصیلی.
مدرک دال بر پذیرش در دانشگاه و دریافت اسکولارشیپ.
ترجمهی ریز نمرات آخرین ردهی تحصیلی.
بررسی پرونده هم ۴۵ دلار سنگاپور (هر دلار سنگاپور حدود ۰.۶۷ دلار آمریکا است) هزینه دارد.
برای من اینها را خواست. یک هفته طول کشید تا جواب بدهد. در جوابش از من یک سری اطلاعات بیشتر خواسته بود: مثلا اینکه مدرک بیشتر بفرست که از دانشگاه اسکولارشیپ داری و اینکه صفحات آزمایش خونت را هم برایمان بفرست. در همین حد. از دانشگاه خواستم و دانشگاه یک نامهی جداگانهی خوشگل برایم آماده کرد و بعد از ۱۰ روز اجازهی ورود به سنگاپور را دریافت کردم. کار این اجازهی ورود این است که تو با آن میتوانی سوار هواپیما شوی و به عنوان ویزا آن را ارائه کنی تا برسی به سنگاپور. ۴ ماه هم مهلت دارد. در همین مرحله هم میگوید که تو این اجازهی ورود را گرفتهای تا ویزای دانشجویی دریافت کنی. هزینهی ویزای دانشجویی سه ساله ۶۰ دلار سنگاپور و هزینهی ورود و خروج مکرر هم ۳۰ دلار است. میتوانی این ۹۰ دلار سنگاپور را هم در همین مرحله پرداخت کنی تا برسی به سنگاپور.
۲. دریافت ویزای الکترونیک توریستی سنگاپور در فرودگاه (Electronic Visit Pass)
وقتی هواپیما در فرودگاه چانگی به زمین نشست تو اول سرسبزی اطراف فرودگاه چشمت را میگیرد. به هر حال وارد یک کشور استوایی شدهای. کروی فرودگاه سنگاپور از فرودگاه دبی هم لاکچریتر است. چون علاوه بر اینکه پر است از کولرگازی، کفش هم فرش پهن کردهاند. کلا کف فرودگاه چانگی فرش دارد. چند دهمتر که میروی به اولین گیت میرسی. همان گیت بررسی مدارک. دو حالت دارد. یا تو ویزای الکترونیک توریستی را داری یا نداری. اگر داشته باشی که یک راست میروی سمت گیتها، پاسپورت را میگذاری جلوی اسکنر و میروی. بدون اینکه کسی بهت گیر بدهد. اگر نداشته باشی میروی یک گوشهی سالن. آنجا پر است از تبلت. یک سری اطلاعات (نام و نام خانوادگی و شماره پاسپورت و…) را وارد میکنی. یک آقای سنگاپوری هم آن دور و برها میچرخد برای کمک. مثلا برای اسکن پاسپورت باید از دوربین جلوی تبلت استفاده کنی. ساده است. در لحظه به ایمیلت Electronic Visit Pass فرستاده میشود. فرودگاه چانگی وایفای مجانی هم دارد و دریافت ویزای الکترونیکت را در لحظه متوجه میشوی. ملهت این ویزا دقیقا ۳۰ روزه است. طی این ۳۰ روز وقت داری که برای ویزای دانشجویی اقدام کنی. با این ویزا میتوانی از گیتها عبور کنی. البته به شرط اینکه خاورمیانهای نباشی. برای من گیتها بعد از دریافت ویزای الکترونیک باز هم اجازهی ورود ندادند. من را به گوشهی دیگر سالن هدایت کردند و گذرنامهام را گرفتهاند. نیم ساعتی نشستم و بعد یک آقای خوشبرخوردی آمد گفت ببخشید معطل شدی. تو فرودگاه دبی به عنوان توریست ثبت شده بودی. اما تو دانشجویی داری میآیی. به خاطر همین تغییرات طول کشید. البته که من باورم نشد و ربطش دادم به ایرانی بودنم. اما به هر حال بعدش دیگر نیاز نیست از گیتها رد شوی. از در پشتی من را فرستادند توی سالن بار.
۳. دریافت ویزای دانشجویی (STP)
این مرحله در دانشگاه انجام میشود. یک سری وقت داده میشود و تو باید در وقت مقرر بروی به جایی که دانشگاه میگوید. برای من سالن ورزشیهای دانشگاه بود. من همان روز بعد از رسیدنم را برای این کار انتخاب کرده بودم که زودتر تعیین تکلیف شوم. میدانستم هم که به خاطر ایرانی بودن احتمالا بیشتر کارم طول میکشد. عکس پاسپورتی میخواستند (من از ایران برده بودم. چون اگر میخواستم آنجا عکس بیندازم ۱۳ دلار برایم آب میخورد و گران بود) و تصویر ویزای الکترونیک توریستی و رسید پرداخت هزینههای ویزای دانشجویی و همین. کارمندهای اداره مهاجرت نشسته بودند و میرفتی ور دلشان. مدارک را چک میکردند. بعد تصویر قرنیهی چشم و اثر انگشت انگشتهای شست را ثبت میکردند و تمام. کارمندی که کارهای من را انجام میداد ایران را میشناخت. گفت از آرزوهایم است که بیایم اصفهان را از نزدیک ببینم. بهم گفت تا ۷ روز کاری طول میکشد تا ویزای دانشجوییت بیاید. برای خیلی از همکلاسیهایم فقط یک روز کاری طول کشید. برای من دقیقا ۷ روز طول کشید.
همین دیگر. کل داستان نسبت به ویزاهای آمریکا و کانادا و اروپاییها خیلی خیلی ارزانتر تمام شد.