سنگاپور الهامبخش چین مدرن بوده است. توی این چند ماه این حس را داشتم که سنگاپور بر خیزش چین و تبدیل آن به اقتصاد دوم جهان نقش مهمی داشته است. مدرک و منبع پیدا نمیکردم. حسش را داشتم. توی مدرسهی لی کوآن یو هم برای چینیها حساب جداگانهای باز است. مثلا توی خوابگاه استادی که با ما زندگی میکند، پروفسور وو از چینیتبارهای سنگاپور است و زبان چینی را میداند. هوای بچههای چینی را هم خیلی دارد. هندیها خودشان فعالاند و مراسم و جشنهایشان را برگزار میکنند. چینیها هم با مدیریت پروفسور وو خیلی فعال میشوند. مثلا توی خوابگاه هر از چند گاهی کارگاه کالیگرافی (خوشنویسی چینی) برگزار میکنند که ما فرهنگهای دیگر را با فرهنگ چینی بیشتر آشنا کنند. دو تا رشتهی ام پی ای هم دارند. یکی به زبان انگلیسی و یکی به صورت کامل به زبان چینی.
تا اینکه این مستند ۱۴ دقیقهای را در مورد نقش سنگاپور بر خیزش چین دیدم:
لی کوآن یو دنگ شیائوپنگ را تحسینبرانگیزترین مردی میدانست که در تمام طول زندگیاش دیده بود. در سال ۱۹۷۸ دنگ شیائوپنگ به سنگاپور آمد. در آن زمان اوج فعالیتهای انقلابیگری کمونیستها در سراسر جهان بود. سنگاپور بعد از چین تنها سرزمینی بود که قومیت چینی در آن اکثریت جمعیت را تشکیل میدادند. اما سنگاپور راه بسیار متفاوتی را رفته بود. در داخل چین، سنگاپور را سگ نظام سرمایهداری مینامیدند. اما دنگ شیائوپنگ در سال ۱۹۷۸ به سنگاپور آمد و سه روز مهمان لی کوآن یو شد. لی کوآن یو سنگاپور را نشانش داد. نشانش داد که سنگاپور چطور با جذب سرمایهگذاری خارجی در راه پیشرفت سریع است و چطور سطح رفاه تمام مردم در این جزیرهی کوچک به طرز خارقالعادهای افزایش پیدا کرده است.
او از دنگ شیائوپنگ درخواست کرد که حمایت مالیاش از ایستگاههای رادیویی انقلابیگرهای کمونیست مالایی را قطع کند. چون به نظرش چپهای کمونیست مالایی تهدید علیه امنیت ملی سنگاپور بودند. از دنگ شیائوپنگ پرسید که هی دنگ، اگر من در چین به دنیا آمده بودم و تو در سنگاپور الان وضعیتمان چطوری بود؟ دنگ بعد از گشت و گذارها در سنگاپور بهش گفته بود: اگر من در سنگاپور به دنیا میآمدم رهبر سنگاپور میشدم، اما تو را مطمئن نیستن که امکان رهبر شدنت در چین فراهم میشد یا نه. در آن سفر لی کوآن یو بهش پیشنهاد داده بود که نگاهت به جذب سرمایهی خارجی را عوض کن. دنگ هم قبول کرده بود. گفته بود گرفتم چی میگویی، تو از کشورهای دیگر سرمایه جذب کردهای تا یک کشور برابر برای مردم سرزمینت بسازی. و بعد هم قول داده بود که تهدید کمونیستها علیه سنگاپور را رفع کند و این کار را کرده بود. چین از اوایل دههی ۱۹۸۰ (کمی بعد از سفر دنگ شیائوپنگ به سنگاپور) راه متفاوتی را در پیش گرفت. لی کوآن یو بعد از آن سالی یک سفر به چین داشت.
در سال ۱۹۷۸، سرانهی تولید ناخالص داخلی سرانه در چین ۲۲۹ دلار بود و در سنگاپور ۲۱۸۷ دلار.
در سال ۲۰۲۴ این رقم در چین به ۱۲۶۲۱ دلار رسید و در سنگاپور به ۸۲۸۶۷ دلار. (ایران فکر کنم حدود ۴۵۰۰ دلار است).
در سال ۱۹۷۸ چین فقط ۲ درصد از اقتصاد جهان را به خودش اختصاص داده بود و در سال ۲۰۲۴ سهمش به ۱۵ درصد رسیده است (دومین اقتصاد جهان بعد از آمریکا که ۲۴.۵ درصد از اقتصاد جهان را در اختیار دارد).
اکثر سرمایهگذاریهای خارجی سنگاپور هم در چین صورت میگیرد. جوری که سنگاپور بزرگترین سرمایهگذار خارجی چین است. از طرف دیگر هم روابط خوب سنگاپور با غرب باعث شده است که در مواقع بحرانی سنگاپور بتواند میانجی بین چین و قدرتهای غربی باشد. اکثر سنگاپوریها چینیهایی هستند که زبان اولشان انگلیسی است!
پسنوشت: این کتاب ۳۶۸ صحفهای هم در مورد اثرگذاری سنگاپور بر خیزش چین نوشته شده است: