چهارمین هماندیشی از سلسله هماندیشیهای ابعاد فرهنگی حضور مهاجران افغانستانی در ایران با موضوع «فهم نگرشهای متقابل ایرانیان و مهاجران افغانستانی به یکدیگر» چهارشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۲ با حضور سیدمحمد فیروزی (دکتری جامعهشناسی توسعه اقتصادی دانشگاه یزد)، آرش نصر اصفهانی (دکتری جامعهشناسی دانشگاه تهران) و عصمت سلیمانی (سردبیر گروه نظرسنجی خبرگزاری ایرنا) و دبیری پیمان حقیقتطلب (مدیر پژوهش اندیشکده دیاران) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در ابتدای این نشست عصمت سلیمانی با اشاره به نظرسنجی انجامشده در ایرنا درخصوص مهاجران افغان گفت: حضور مهاجران افغان در ایران به بیش از ۴ دهه برمیگردد اما از سال ۱۴۰۰ با روی کار آمدن دوباره طالبان در افغانستان، موج جدیدی از مهاجرتها از سمت مرزهای شرقی ایران صورت گرفت و تعداد زیادی از افغانها وارد ایران شدند. در سال ۱۴۰۱ حمله تروریستی به دو طلبه در حرم امام رضا (ع)، موج افغانهراسی را در ایران شدت بخشید. به همین منظور سازمان خبرگزاری ایرنا تصمیم گرفت برخی ابعاد حضور مهاجران افغان در ایران ازجمله نحوه نگرش مردم ایران به افغانها و میزان افغانهراسی را ارزیابی کند.
او با اشاره به جزئیات این نظرسنجی افزود: این نظرسنجی بهصورت تلفنی با جامعه آماری افراد بالای ۱۸ سال در سطح شهر تهران و در طول ۳ روز انجام شد که ۵۱ درصد آن زنان و ۴۹ درصد مردان بودند. در این کار، سوالاتی درباره دلیل حضور اتباع افغان در ایران، نحوه اطلاعیافتن از شرایط زندگی افغانها، احساس مردم در مواجهه به افغانیها، مهمترین تبعات حضور مهاجران افغان در ایران، تأثیر تداوم حضور اتباع افغان در ایران بهطور کلی و مشخصاً در بروز ناامنی، تجربه شخصی افراد در مواجهه با افغانها و موافقت یا مخالفت آنها با حضور مهاجران افغان در ایران، پرسیده شد. مطابق یافتههای این نظرسنجی، تقریباً ۴۳ درصد گفتهاند حضور افغانها در ایران موضوع شغل را دچار مشکل کرده است و تقریباً ۳۰ درصد اعلام کردهاند حضور آنها موجب افزایش بزهکاری و ایجاد ناامنی و ۱۸ درصد موجب برهم خوردن ترکیب جمعیتی دانستهاند.
همچنین پاسخ پرسششوندگان درباره احساس آنان در هنگام مواجهه با افغانها در سه بعد ترس و نگرانی، خشم و نفرت و دلسوزی و همدلی گردآوری شد که ۷۵.۱ درصد گفتهاند در هنگام مواجهه با مهاجران افغان دچار ترس و نگرانی نمیشوند و ۲۴.۹ درصد چنین احساسی را در رویارویی با اتباع افغان تجربه میکنند. همچنین ۸۲.۲ درصد از پاسخدهندگان ابراز داشتهاند که در هنگام مواجهه با مهاجران افغان دچار خشم و نفرت نمیشوند و ۱۷.۸ درصد از آنها چنین احساسی را تجربه میکنند. ۵۴ درصد از مشارکتکنندگان در این پیمایش ابراز داشتهاند که در هنگام مواجهه با مهاجران افغان احساس دلسوزی و همدلی ندارند و ۴۶ درصد از افراد پرسششونده در رویارویی با مهاجران افغان چنین احساسی را تجربه میکنند.
سردبیر گروه نظرسنجی خبرگزاری ایرنا در پایان نوع احساس و نگرش مردم نسبت به مهاجران افغان را تحتتأثیر رسانهها و تجربه شخصی آنها دانست و ابراز کرد: دادههای ما نشان میدهد ما به مهاجران افغان بهصورت یک فرصت و استفاده از ظرفیتهای آنها نگاه میکنیم. ما از طریق این دادهها، راهکارهایی را به سیاستگذاران ارائه کردیم تا به اصلاح قوانین و سیاستها بپردازند. نگرش مردم نسبت به مهاجران افغان تحتتأثیر رسانهها و تجربه شخصی آنهاست که باید به سمت اصلاح پیش رود.
سیدمحمد فیروزی دومین سخنران این برنامه ضمن تعریف مهاجرت به فعل تاریخی و پدیده چندبعدی و فراگیر، درباره سیاستهای مهاجرتی ایران یادآور شد: کمتر کشوری است که مهاجرپذیر یا مهاجرفرست نباشد. مهاجرت پدیدهای فراگیر و چندبعدی و در عین حال مسئلهزاست که عمدهترین مسئله از نگاه جامعهشناسان، ناسازگاریهای اجتماعی فرهنگی است. درباره مهاجرتهای افغانها به ایران پژوهشها نشان میدهد مهاجران، بخشی از واقعیت جامعه ایران هستند و باید با این واقعیت نه با ادبیات ژورنالیستی، احساسات و عواطف و سیاستگذاریهای مقطعی، بلکه با سیاستگذاریهای واقعبینانه مواجه شد. واقعیتهای مهاجران افغان در ایران میان دو گفتمان متناقض گم شده است؛ گفتمان اول مانند ادبیات موجود در رسانهها یا پژوهشهای دهه ۸۰ که تمام مسائل ایران را ناشی از حضور مهاجران افغان میداند و گفتمان دوم که معتقد است حضور مهاجران سراسر خیر است. سیاستگذاریهای مهاجرتی در ایران خالی از عیب و نقص نیست و همواره مقطعی، ناهماهنگ و در دایره مسائل امنیتی و گاهی تابع عواطف و احساسات جامعه بوده است.
او درباره برخی نقاط قوت حضور افغانستانیها در ایران گفت: پژوهشهایی نشان میدهد که نزدیک ۴۰ درصد این مهاجران قصد بازگشت ندارند.در عین حال بازار کار ایران به آنها نیاز دارد و این به نفع کارفرماست. از سوی دیگر ساختار سنی جامعه ایران روبه سالخوردگی است و موضوع مهاجرت نخبگان ایرانی به کشورهای دیگر همچنان موضوعی داغ است. بنابراین جامعه ایران برای حفظ تعادل جمعیتی خود به این مهاجران نیاز دارد. بهطور کلی مهاجران کارکردهایی دارند و تا زمانی که این کارکردها باشند، مهاجران هم خواهند بود. بنابراین نمیتوان گفت جمهوری اسلامی ایران توانایی مدیریت مرزها را ندارد.
این دانشآموخته جامعهشناسی توسعه اقتصادی به عوامل مؤثر در نگرش مهاجران افغان به جامعه میزبان اشاره و خاطرنشان کرد: نگرش افغانستانیها نسبت به جامعه میزبان، بیشتر بازخورد نوع نگرش ایرانیها به آنهاست. واکنشهایی که این مهاجران از سوی مردم ایران میبینند، روی نگرش آنها تأثیر میگذارد. موضوع دیگری که نوع افغانستانیها را شکل میدهد، مقایسه وضعیت مهاجران افغانستانی در ایران و غرب است. امروز عصر رسانه است و مهاجران یکدیگر را از وضعیت خود مطلع میکنند. کسانی که به غرب رفتهاند اعلام میکنند که مشکلی در سیمکارت، آموزش، سفر، بیمه و … ندارند و احساس میکنند شهروند آنجا هستند. این مقایسه باعث میشود افرادی که در ایران هستند احساس کنند در حق آنها ظلم شده است. ادبیات سخیف و زننده رسانهها مانند جمعیت گرسنه، جمعیت سربار و …، بخش دیگری از موضوع است که احساسات مهاجران را جریحهدار میکند؛ درحالی که مهاجران با ایرانیها دارای میراث فرهنگی مشترک هستند و به خانه برادر خود آمدهاند. این مشترکات باعث میشود ما ناخودآگاه توقعات بالاتری داشته باشیم که این توقعات با واقعیت هیچ قرابتی ندارند. از سوی دیگر، نوعی گفتمان سیاسی از دیرباز در افغانستان بوده که ایرانهراسی و پاکستانهراسی پیشفرض آن است. این گفتمان همواره اعلام میکند که همسایهها دشمن ما هستند و تمام مشکلات افغانستان از این دو کشور است. این موضع هم در نگرش منفی به ایران تأثیر میگذارد.
فیروزی در پایان از تعدیل و بهبود نگرش مردم نسبت به مهاجران افغان در دهه اخیر در مقایسه با دهه ۸۰ یاد کرد و متذکر شد: مقالات زیادی نشان میدهد حضور مهاجران لزوماً به معنای آسیب نیست و میتواند مزایایی داشته باشد. همچنین برخی پژوهشها نشان میدهد وضعیت نگرش مردم نسبت به مهاجران نسبت به دهههای ۷۰ و ۸۰ بهتر شده است. ما میتوانیم با اصلاح نگرشهای متفاوت نسبت به بهبود شرایط زندگی مهاجران، اقدام کنیم و از دوقطبیشدن جامعه، گسترش گفتمان ضد مهاجران و هدررفت فرصتهای برآمده از حضور مهاجران جلوگیری کنیم.
در ادامه آرش نصراصفهانی ضمن تأیید پژوهش ایرنا و همخواندانستن آن با کار پژوهشی انجامشده در سال ۹۸، درباره نوع نگرش ایرانیها به مهاجران افغان اظهار داشت: همواره نسبت به مهاجران افغان روند مثبتی در کشور بوده اما با روی کار آمدن طالبان، دوباره نگاههای ضد مهاجر تقویت شد که ما بروز آن را حتی در رسانههای رسمی هم میبینیم. در رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی دو جبهه وجود دارد که یکی به نفع حضور افغانها و دیگری مخالف حضور آنهاست. هر کدام از این جبههها، جریانهایی درون خود دارند که افکار عمومی را له و علیه افغانستانیها شکل میدهند.
نویسنده کتاب «در خانه برادر» از مفهومی به نام «ایده هراس اخلاقی» به عنوان دستاویز رسانهها برای جهتدهی به افکارعمومی یاد کرد و گفت: گاهی اوقات رسانهها توجه عموم را به سمت گروه یا جماعت اهریمنی جلب میکنند که بهزعم آنها نظم و امنیت جامعه را تهدید میکنند. آنها سعی میکنند واکنشی نشان دهند که منطبق با کل واقعیت نیست. همین واکنشها عوارضی چون تدوین قوانین سختگیرانهتر و برخورد سخت از سوی دولت دارد. مهاجران همواره در بسیاری از کشورها منبع ایجاد هراس اخلاقی از سوی رسانهها معرفی میشوند. تغییرات چند دهه اخیر و ظهور شبکههای اجتماعی باعث شده که رسانهها تنها در اختیار یک گروه خاص نباشند. امروز وقتی گروهی مهاجران را منبع هراس میکند، گروه دیگر اعلام میکند که اینطور نیست. امروز جنگ بین روایتها امری رایج است که هرکدام سعی میکنند افکار عمومی را به سمت خود بکشانند.
او با بیان اینکه روایتهای اهریمنساز از حضور افغانستانیها در ایران میتواند روی افکار عمومی تأثیر بگذارد، درباره نحوه عملکرد این روایتها افزود: این روایتها برخی موارد را برجسته و برخی را نشان نمیدهند. بهعبارت دیگر تصویر ناقصی از واقعیت ارائه میدهند که یکی از ترفندهای آنها در این مسیر، استفاده از آمارهای دروغ و تأییدنشده است. گزارههای «افزایش ۲۴۰ درصدی موالید غیر ایرانی»، هزینههای آموزشی ۱۰ هزار میلیارد تومانی دانشآموزان افغانستانی و غیر قانونیبودن ورود افغانها به ایران، نمونههایی از این موارد هستند. همچنین معمولاً این دوگانه مطرح میشود که متخصصان ما مهاجرت میکنند و در مقابل، کارگران بیسواد متعصب از افغانستان وارد میشوند؛ در حالی که این تصویرسازی غلط و متعصبانه است و لزوماً همه آنهایی که به ایران میآیند، بیسواد نیستند. با این روایتسازیهای غلط، زمینهای منفی در افکار عمومی شکل میگیرد و پتانسیل موجود در مخالفان حضور افغانها، میتواند در صورت بهکارگیری از سوی نیروهای واپسگرا نتایج خیلی بدی داشته باشد.
گزارش از: بهاره رضایی