درباره فلسطین
نویسنده: نوام چامسکی
مترجم: محسن عسکری جهقی
ناشر: ثالث
نوبت چاپ: ۵
سال چاپ: ۱۴۰۲
تعداد صفحات: ۲۵۸
شابک: ۹۷۸۶۰۰۴۰۵۲۰۲۳
بر پیشانینوشت کتاب «دربارهی فلسطین» نام دو یهودی به چشم میخورد: نوام چامسکی و ایلان پاپه. چامسکی برای همگان مشهورتر است: از عالمان حال حاضر جهان که در حوزههای مختلفی صحبت کرده و تخصص دارد. ایلان پاپه احتمالا برای کسانی که پیگیر مسئلهی فلسطین هستند نامآشنا است. مورخ و فعال اجتماعی اهل اسرائیل که در حیفا به دنیا آمده و تا سال ۲۰۰۸ هم استاد علوم سیاسی دانشگاه حیفا بود. اما بعد از آن از اسرائیل به انگلستان مهاجرت کرد و رئیس مرکز اروپایی مطالعات فلسطین شد و از منتقدان شمارهی یک اسرائیل در جهان که کتابهای زیادی هم در این باره نوشته است.
کتاب «دربارهی فلسطین» دو بخش کلی دارد: گفتوگوها و بازتابها. بخش گفتوگوها حاصل گفتوگوهای فرانک بارت، با چامسکی و پاپه دربارهی گذشته، حال و آیندهی مسئلهی فلسطین است. بخش بازتابها گردآوری چند مقالهی کوتاه چامسکی و ایلان پاپه است در مورد مسائل مختلف بین فلسطین و اسرائیل در سالیان گذشته (غزه، نسلکشی، تقسیم اراضی، آتشبس و…). بخش اصلی کتاب در حقیقت همان گفتوگوهای سه نفرهی فرانک بارت، نوام چامسکی و ایلان پاپه است.
نکتهی عجیب در مورد این کتاب این است که نام هماهنگکننده و مجری مصاحبهها که مقدمهی کتاب را هم نوشته در جلد کتاب و حتی شناسنامهی فیپای فارسی کتاب نیامده. در حقیقت فرانک بارت بوده که ایدهی نگارش این کتاب را ارائه و اجرا کرده. اما نامی از او در جلد کتاب ترجمهی فارسی کتاب به میان نیامده. ایدهی کتاب «دربارهی فلسطین» برمیگردد به سال ۲۰۰۸. زمانی که فرانک بارت این اقبال را داشت تا با چامسکی و ایلان پاپه سلسلهمصاحبههایی در مورد غزه داشته باشد و کتاب «غزه در بحران»را منتشر کند. او با الهام از سبک آن کتاب که گفتوگویی کارشناسانه بود کتاب «دربارهی فلسطین» را طرحریزی و اجرا کرد.
چرا فلسطین؟ فرانک بارت در مقدمهی کتاب استدلالش در مورد اهمیت فلسطین در جهان امروز را به میان میآورد:
«مسئلهی فلسطین یک نکته از هزاران نابسامانی و اتفاقات ناگواری است که در جهان روی میدهد، اما نقش دولتهای غربی و همدستی بنگاههای بزرگ اقتصادی باعث شده است که مسئلهی فلسطین به مسئلهای بسیار ویژه تبدیل شود. این واقعیت که اسرائیل با زیر پا گذاشتن قوانین و هنجارهای بینالمللی سود میبرد و دولتهای غربی برای اسرائیل فرش قرمز پهن میکنند و تجاوزات آن را نادیده میگیرند بدین معناست که تک تک ما در خاتمه دادن به این بیعدالتی که گریبان فلسطینیان را گرفته است مسئولیت داریم.
بیعدالتی و ظلمی که در فلسطین روی میدهد عواقب بسیاری در جهان دارد. از فرگوسن گرفته تا آتن و مکزیکوسیتی آشکار است که دولتها همان روشها و اقداماتی را بازتولید میکنند که دولت اسرائیل برای سرکوب و ظلم به مردم فلسطین به کار میگیرد. به کارگیری این روشها، تاکتیکها و گاه سلاحها نشاندهندهی این واقعیت تلخ است که دنیا به مردم فلسطین به مثابهی موش آزمایشگاهی مینگرد، گویی فلسطین آزمایشگاه بزرگ انسانی است». ص ۱۳
کتاب «دربارهی فلسطین» در بخش مصاحبهها، ساختار منظم و مرتبی دارد: بخش اول به گذشتهی مسئلهی فلسطین و به طور مشخص سال ۱۹۴۸ میپردازد. زمانی که نیمی از جمعیت فلسطین آن زمان (در حدود ۷۵۰ هزار نفر) از خانه و کاشانهی خود کوچ داده شدند و حدود پانصد روستا و دهها شهر فلسطینی با خاک یکسان شدند. هم چامسکی و هم ایلان پاپه به شدت معتقدند که در بررسی مسئلهی فلسطین باید گذشته را در یاد داشته باشیم. چون این گذشته دور نیست و نمیتوان آن را به راحتی کنار گذاشت. «پاکسازی نژادی» اصطلاحی است که آنها در توصیف حرکتهای اسرائیل از ۱۹۴۸ به این سو استفاده میکنند:
«رایجترین و چه بسا محبوبترین شیوهای که در پاکسازی نژادی صورت میگیرد اخراج و اسکان مجدد یک قوم در جایی غیر از سرزمین مادریاش است، اما در قضیهی اسرائیل این روش چندان میسر نبود. به همین دلیل اسرائیلیان برای برون رفت از این مشکل به راههای خلاقانهی دیگری روی آوردند تا اسرائیلی به وجود آورند که یهودیان در آن اکثریت مطلقه را داشته باشند.
آنها به این نتیجه رسیدند چنانچه نمیتوانند کسی را اخراج یا تبعید کنند باید کاری کنند که آن فرد اجازهی هیچ گونه فعالیتی نداشته باشد. به این ترتیب پس از ۱۹۴۸ محصور کردن شهرها و روستاها و ممنوع کردن توسعهی فیزیکی شهرها و روستاهای فلسطینی به بنیادیترین سیاست پاکسازی نژادی اسرائیل تبدیل شد و این سیاست با کارآمدی بسیار بالایی تا به امروز نیز اجرا میشود». ص ۳۷
چامسکی در توصیف تاریخ مسئلهی فلسطین از اصطلاح «استعمار مهاجرتی» استفاده میکند. او مسئلهی فلسطین را در ادامهی تاریخ استعمار میداند و میگوید این که اکثر کشورهای انگلیسیزبان از اسرائیل حمایت میکنند به این دلیل است که بین شکلگیری کشورشان با شکلگیری اسرائیل وجه شبه مییابند. استرالیاییها با مهاجرت به استرالیا و نابود کردن بومیان این قاره کشور استرالیا را به وجود آوردند.
ایالات متحدهی آمریکا و کانادا هم همینگونهاند آنها نوعی همدلی با اسرائیل دارند و میگویند ما هم همین کار را کردیم و کشور ما هم همینگونه شکل گرفته است. پس اسرائیل هم در جایگاه ما قرار دارد و نباید او را محکوم کنیم. چامسکی این پدیده را استعمار مهاجرتی مینامد و میگوید تمام کشورهایی که از راه مهاجرت سایر کشورها را استعمار کردند از اساس ذهنیت و چاچوب فکری متفاوتی دارند.
ایلان پاپه البته یک تفاوت بنیادین را مطرح میکند. اینکه اکثر کشورهای استعمارگر به غلط بودن رفتار پیشینشان اذعان دارند. استرالیاییها روز عذرخواهی دارند و دولت نیوزلند به بازماندگان بومی این کشور این اجازه را داد که زمینهای اجداد خود را باز پس بگیرند. اما اسرائیلیها در حال مالکیت زدایی از فلسطین هستند. در حقیقت استعمار کشورهای استعمارگر برای گذشته است. اما استعمار اسرائیلیها برای زمان حال است.
در ادامه به مسئلهی حال فلسطین پرداخته میشود و آرمان بازگرداندن نام فلسطین به نقشهی جغرافیا. در بخش آخر گفتوگوها سناریوهای آیندهی فلسطین بررسی میشود. به نظر پاپه و چامسکی گفتوگوهای صلح راه به جایی نمیبرند و در حقیقت این گفتوگوها زمان خریدن برای تثبیت جایگاه اسرائیل هستند. از نظر آنان تشکیل دو دولت در فلسطین کمکی به حل مسئله نمیکند.
تقسیم اراضی فلسطینیان بین آنان و اسرائیلیها به هیچ وجه راه حل نیست و راه حل پایدار مسئلهی فلسطین از طریق به رسمیت شناختن حق بازگشت تمام فلسطینیهای آواره شده از سال ۱۹۴۸ به این سو به سرزمینهای خودشان و تشکیل یک دولت واحد در این سرزمین است که حقوق همهی اقلیتها را به رسمیت بشناسد.
کتاب «دربارهی فلسطین» در سال ۲۰۱۶ منتشر شد. ترجمهی کتاب به نسبت روان است. هر چند میتوانست خیلی بهتر باشد. مثلا من به خودم اگر بود به جای «نسلکشی تصاعدی» از «نسلکشی فزاینده» استفاده میکردم. در آستانهی انتشار کتاب در سال ۲۰۱۶ حملات بیرحمانهی اسرائیل برای بار چندم علیه غزه شروع شد. شاید اگر به سال انتشار کتاب نگاه کنیم بگوییم که این کتاب به روز نیست. اما نکتهی عجیب این است که مباحث مطرحشده در این کتاب بدون هیچ اصلاحی قابل تعمیم به وقایع سال ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ است و شرایط اصلا و ابدا عوض نشده است.