یادداشتی در مورد کتاب و ادبیات در سنگاپور برای سایت نقد و معرفی کتاب وینش:
سنگاپور یک جزیرهی کوچک ۶ میلیون نفری چند قومیتی است. زبان اول این کشور انگلیسی است و طبعا کتابهای انگلیسیزبان در اینجا به راحتی خوانده میشوند. تولید آثار ادبی سنگاپوریها هم به این زبان بیشتر است. اما نظام حکمرانی این کشور به گونهای است که اجازهی تولید آثار ادبی به زبان سایر اقلیتها هم وجود دارد. نه تنها این امکان وجود دارد، بلکه تشویق هم میشود. چرا که باعث ترویج برند سنگاپور در کشورهای بزرگتری همچون چین و هند و مالزی میشود. در حقیقت سنگاپوریها از طریق ادبیات دارند رویای چهارراه جهان بودنشان را پی میگیرند و ادامه میدهند.

ادموند یکی از متفاوتترین سنگاپوریهایی بود در هفتههای اول ورودم به سنگاپور دیدم. او هم مثل بقیهی سنگاپوریها تیز و باهوش بود. اما برخلاف آنها زیاد در فکر اقتصاد و درآمد بیشتر نبود. روزگاری استاد هنر یکی از دانشگاههای سنگاپور بود. حالا در این اندیشه بود که برود به افغانستان و بقیهی عمرش را در افغانستان بگذراند و یک سمن برای آموزش کودکان افغانستانی تاسیس کند. تخصصش تآتر بود و یک بار هم ده سال پیش در یکی از جشنوارههای تاتر فجر به ایران آمده بود.
اما افغانستان را از ایران بیشتر دوست داشت. میگفت ایران پیشرفت کرده است. اما افغانستان بکر بکر است. اگر هم چیزی وجود دارد برای دهها و صدها سال پیش است. از طریق او بود که فهمیدم در سنگاپور تاتر خیلی فعال است. خوبیشان زبان انگلیسیشان بود. دستشان را باز گذاشته بود. هم میتوانستند از نمایشنامههای انگلیسی بدون ترجمه استفاده کنند و هم اینکه خودشان به زبان انگلیسی و با مضمون جامعهی خودشان مینوشتند و اجرا میکردند. وقتی از هوش مصنوعی هم در مورد نویسندگان مشهور سنگاپوری میپرسی خیلیهایشان نمایشنامهنویس بودهاند.
سنگاپور یک جایی توی نقشهی جغرافیا است که برای چک کردنش روی نقشه باید چند بار آن را بزرگنمایی کنی. آن قدر کوچک است که خیلیها فقط آن را به عنوان یک شهر قبول دارند. بعضیها هم وقتی به تولید ناخالص داخلی سرانه و ثروت این کشور نگاه میکنند آن را با اغماض به عنوان کشور قبول میکنند. یک کشور بدون نفت و منابع طبیعی که سرانهی درآمد شهروندانش پنج برابر ایرانیهاست.
سنگاپوریها توی چند تا چیز خیلی مشهورند: فرودگاه چانگی، بندر سنگاپور، جاذبههای توریستی، سیستم آموزشیشان که باعث میشود همیشه دانشآموزانشان در معیارهای بینالملی شمارهی یک باشند … کتاب و ادبیات در سنگاپور چه؟ کتاب در چنین کشوری با آدمهای خیلی پولدار چه جایگاهی دارد؟ آیا نیازی به کتاب خواندن دارند؟ آیا اعتقادی به ادبیات دارند؟ چه نوع ادبیاتی با چه مضامینی؟

چینیهای انگلیسی!
قبل از پاسخ دادن به این پرسشها، یک شناخت حداقلی از کشور و جامعهی سنگاپور نیاز است. اگر از من بخواهند سنگاپوریها را در دو کلمه تعریف کنم میگویم: چینیهای انگلیسی. زبان اول سنگاپور بعد از استقلالشان از مالزی زبان انگلیسی شد. در سال ۱۹۶۵ که سنگاپور از مالزی جدا شد، درگیری قومیتی و مذهبی بین چینیها و مالاییها و هندیها بیداد میکرد. چینیها میخواستند زبان سنگاپور چینی باشد. مالاییها میخواستند کشورشان زیر یوغ مالزی و مالاییها باشد.
درگیری بین مسلمانها و هندوها و بوداییها هم بود. در آن زمان رهبران سنگاپور تصمیم گرفتند که زبان اول کشور، زبان هیچ کدام از قومیتهای این کشور نباشد: زبان انگلیسی باشد. حالا بعد از شصت سال سنگاپور تنها کشور آسیایی است که زبان اولش زبان انگلیسی است. بنابراین، تمام ادبیاتی که به زبان انگلیسی در جهان تولید میشود به راحتی در این کشور بدون نیاز به ترجمه خوانده میشود. اگر هم ترجمهای رخ میدهد ترجمه از سایر زبانها به انگلیسی است. در سنگاپور، از نظر قومیتی چینیها با ۷۰ درصد جمعیت در اکثریت هستند.
اینکه میگویم سنگاپوریها چینیهای انگلیسی هستند به این خاطر است که زبانشان انگلیسی است و قومیتشان چینی و فرهنگ سنگاپوریها ترکیبی از این دو شده است: قانونمداری و کنجکاوی انگلیسیها در مورد سایر کشورها را دارند و همزمان سختکوشی چینیها را. یکی از جاهایی که میشود این ترکیب را به خوبی دید اسم و فامیلهایشان است. خیلیهایشان اسم کوچکشان انگلیسی است، اما اسم فامیلشان چینی و آسیایی. مثلا اسم نخستوزیرشان لورنس وونگ است. البته این به این معنا نیست که فرهنگ غالب در سنگاپور فرهنگ انگلیس و چینی باشد. نه… سنگاپور چندفرهنگگراتر از این حرفها است!
چندفرهنگگرایی سنگاپوری
سنگاپور در حقیقت یک کشور چهار زبانه است. زبان اول و مشترک انگلیسی است. اما زبان دوم زبان قومیتها است. چینیها ماندارین بلدند. هندیها زبان تامیلی بلدند و مالاییها زبان مالایی. تمام تابلوهای دولتی سنگاپور هم به چهار زبان انگلیسی، ماندارین، تامیلی و مالایی است. چرا؟ برای اینکه سنگاپور سعی میکند تا یک کشور چندفرهنگی باشد و تمامی قومیتهایش را حفظ کند. این تصمیمی بود که بعد از استقلالشان گرفتند: زبان اول برای جلوگیری از درگیریها و ایجاد یک وحدت در داخل کشور و ارتباط راحتتر با جهان بیرون، زبان انگلیسی باشد. اما در عین حال زبان دوم هر فرد، زبان قومیتش باشد تا بتواند ریشههای فرهنگی عمیق خودش را هم حفظ کند.

سیاستهای فرهنگی سنگاپوریها
وقتی بخواهم در مورد فرهنگ در سنگاپور صحبت کنم، به نظرم تجربهام از موزهی دانشگاه ملی سنگاپور خیلی نمادین باشد. این موزه در دل دانشگاه ملی سنگاپور قرار دارد. چند طبقه است. طبقهی اولش شامل آثاری باستانی و نیز کارهای هنری از تمدن چین است. طبقهی دوم و سومش به آثار باستانی و هنری از سایر تمدنهای آسیایی میپردازد (خاورمیانه و تمدن اسلامی را زیاد جزء آسیا نمیدانند سنگاپوریها!). یک جور وام گرفتن فرهنگ و تاریخ از سایر تمدنهای قدیمی آسیا را در این موزه میبینی. چون خود سنگاپور تاریخ خیلی کوتاهی دارد.
در یکی از دیوارهای این موزه، متن یک نامه وجود دارد که بسیار نمادین است. نامه را آقای گو چوک تونگ (معاون اول نخستوزیر سنگاپور) به عنوان نظر نهاییاش در مورد گزارش شورای مشورتی فرهنگ و هنر سنگاپور در سال ۱۹۸۹ نوشته است. متن نامه اینجوری شروع میشود که کشور سنگاپور حالا به مرحلهای از اقتصاد و توسعهی ملی رسیده است که میتواند توجه بیشتری به فرهنگ و هنر داشته باشد. این یک حقیقت است که سنگاپور تاریخ طولانیای ندارد و برایش اقتصاد همیشه در اولویت بوده و هست.
در دو دههی اول پس از استقلال سنگاپوریها فقط به اقتصاد فکر میکردند و همه چیز در این جهت بود. کار به جایی رسیده بود که در یک دورهای دانشآموزان پسر در سنگاپور حق نداشتند علوم انسانی بخوانند. آنها باید یا ریاضی میخواندند و یا مهارتهای فنی حرفهای کسب میکردند تا بتوانند کشور را صنعتی نگاه دارند. اما خب بعد از پیشرفت اقتصادی سنگاپور در دههی ۸۰ میلادی، درها به سوی فرهنگ هم باز شد. وقتی از سنگاپور صحبت میکنیم نمیتوانیم از یک کشور صاحب فرهنگ طولانی صحبت کنیم.
در ادامهی نامه آقای تونگ از پیشنهاد شورای مشورتی در مورد تبدیل شدن سنگاپور به یک مرکز بینالمللی هنر و فرهنگ صحبت میکند. کاری که سنگاپوریها دقیقا در حوزههای مالی و حمل و نقل انجام داده بودند: سنگاپور را تبدیل به مرکز مبادلات مالی آسیا و جهان کرده بودند. سنگاپور را تبدیل به بزرگترین بندرگاه کشتیهای جهان کرده بودند و ۵۰ درصد از نفت خام جهان به این بندر میرسد و بعد به سمت مقصدها پخش میشود.
اما آقای تونگ میگوید که این کار به صورت ناگهانی ممکن نیست. ما باید اول مخاطب هنر جهانی را در کشور خودمان پرورش بدهیم و باید این کار را از مدارسمان آغاز کنیم. بعد از اینکه توانستیم توانایی هضم هنر و فرهنگ جهانی را داشته باشیم میتوانیم مرکز هنر منطقهای خودمان و مرکز هنر جهانی باشیم.
جوایز کتاب سنگاپور، آینهی سیاستهای فرهنگی سنگاپوریها
میتوان گفت جوایز کتاب سنگاپور به خوبی این سیاست را که حدود ۳۵ سال پیش اتخاذ شده است منعکس میکند. در سنگاپور به طور کلی چهار نوع جایزهی کتاب وجود دارد که سالانه یا دوسالانه به نویسندگان سنگاپوری و آسیایی اعطا میشود:
۱. جایزههای کتاب کودک
جایزههایی مثل جایزهی کتاب کودک هدویگ انوار و جایزهی کتاب مدرسهی آسیایی.
خانم هدویگ انوار مدیر اولین کتابخانهی ملی سنگاپور در سال ۱۹۶۰ بود که تا پایان دوران بازنشستگیاش هم آن را ادامه داد. سیستم کتابخانهداری مدرن را در سنگاپور اجرا کرد. این جایزه هم به پاس خدمات او برای کتابخوان کردن کودکان به نام او هر دو سال یک بار اعطا میشود. در حقیقت این جایزه نمادی از اهمیت کودکان و بحث آموزش برای تربیت شهروندان فردای سنگاپور است. برندگان سال ۲۰۲۴ را میشود اینجا دید.
جایزهی کتاب مدرسهی آسیایی هم با هدف کشف استعدادهای درخشان برای نویسندگان که داستانهایی با مضمون آسیایی برای کودکان مینویسند اعطا میشود. یکی دیگر از اهداف آن نشان دادن تنوع استعدادها در آسیا و نیز تشویق نویسندگان آسیایی برای نوشتن بیشتر است.
جایزهی هدویگ انوار در سطح ملی و برای سنگاپوریهاست و جایزهی کتاب مدرسهی آسیایی در سطح منطقهای است. این نقشی است که سنگاپور همواره برای خودش قائل شده است: تشکیل یک نظام منسجم ملی و بعد نقش پیشبرنده برای سایر کشورهای آسیایی به خصوص همسایگانش در جنوب شرق آسیا (مالزی، اندونزی، ویتنام، تایلند، فیلیپین، کامبوج، لائوس، برونئی و میانمار) و بعد برای چین و هند که جهان قرن آینده را از آن آسیا میکنند.
۲. جایزهی ادبیات سنگاپور
این جایزه سالانه به نویسندگان سنگاپوری در بخشهای مختلف که آثاری به زبانهای انگلیسی، چینی، مالایی و تامیلی نوشتهاند اعطا میشود. بخشهای اصلی این جایزه عبارتند از: داستان، کتاب اول، ترجمه به انگلیسی، ناداستان خلاقانه و شعر و هر کدام هم به چهار زبان. (برندگان سال ۲۰۲۴ این بخش را در اینجا ببینید.)
به عنوان مثال در بخش داستانی این کتابها به این چهار زبان در سال ۲۰۲۴ برندهی جایزهی ادبیات سنگاپور شدند:
برندهی زبان انگلیسی: کتاب ساریهای حیاط ۹. نوشتهی پراسانتی رام.
این کتاب مجموعهی ۱۱ داستان کوتاه به هم پیوسته از ۹ زن هندیتبار از یک خانواده در دورهی زمانی بین ۱۹۵۰ تا ۲۰۱۹ است و سرنوشت آنها را از هند تا سنگاپور و استرالیا و آمریکا روایت میکند. کتاب ساریهای حیاط ۹، روایتی از تجربهی دایاسپورایی در سنگاپور مدرن است. خانم پراسانتی رام هم دکترای ادبیات خلاق از دانشگاه فناوری نانیانگ سنگاپور دارد و استاد این دانشگاه است.
برندهی زبان چینی: منظرهی پشت جنگلهای بارانی. نوشتهی های فن.
این رمان که به زبان چینی در سنگاپور منتشر شده روایتی از سال ۱۹۸۹ و پایان اقدامات چریکی حزب کمونیست مالزی است. روایتی از اعضای این حزب و سالها مبارزهشان در جنگلهای استوایی کشورهای جنوب شرقی آسیا، شور جوانی، آرمانهای بزرگ، رفاقت، وفاداری و سرانجام انحلال حزب.
برندهی زبان تامیلی: چینالاکشومی نوشتهی کانگالاتا کی.
یک مجموعه داستان کوتاه به زبان تامیلی در مورد زندگی و تجربیات زندگی روزمرهی زنان سنگاپور از ابعاد مختلف و تکاپوی آنان برای هویت مدرن سنگاپوری.
برندهی زبان مالایی: پادزهر عمر نوشتهی فرحان بهرون
یک رمان علمی تخیلی در مورد شیوع یک پاندمی جدید که یکی از عوارض آن چروک شدن پوست است. قهرمان داستان یک یوتیوبر است که به زیبایی چهرهاش برای کارش نیاز دارد. او برای رفع عوارض بیماری، از یک کرم استفاده میکند که باعث بیشتر چروک شدن پوستش میشود. کتاب شرح سفری است که قهرمان برای دست یافتن به جوانی از دست رفته دارد.
در بخشهای دیگر هم هر کدام چهار کتاب به چهار زبان برندهی جایزهی ادبیات سنگاپور میشوند. شاید در نگاه اول جامعهی ۳.۵ میلیون نفری سنگاپوری جامعهی مخاطبین کمجمعیتی برای هر کدام از این کتابها باشند. اما نکته این است که هر کدام از این کتابها به زبانی نگاشته شدهاند که در بیرون از سنگاپور هم جامعهی مخاطب بسیار بزرگتری را برایشان فراهم میکند: کتاب انگلیسیزبان به راحتی در همهی کشورهای جهان خوانده میشود و مضمون سنگاپوری این کتابها باعث تقویت برند سنگاپور در جهان میشود.
کتابهای مالاییزبان در مالزی و اندونزی خوانده میشوند و یک جورهایی دامنهی تاثیر سنگاپور کوچک بر همسایگان بزرگش را افزایش میدهد. کتابهای تامیلی در هند خوانده میشوند و هند هم کشوری است که کوچکترین مقیاسها هم در آن بزرگند. کتابهای چینی هم که خب، جامعهی میلیاردی چین را برای خودشان به ارمغان میآورند.
۳. جایزهی نویسندگی جنوب شرق آسیا
این جایزه فراتر از سنگاپور است و به نویسندگان یکی از کشورهای ۱۰ گانهی عضو آسهان (شورای کشورهای جنوب شرق آسیا شامل اندونزی، مالزی، ویتنام، فیلیپین، تایلند، کامبوج، لائوس، میانمار، برونئی و سنگاپور) اعطا میشود. از نظر بحث جمعیت و وسعت سنگاپور بین این ده کشور بسیار کوچک است. اما این هنر سنگاپوریهاست که علیرغم کوچک بودن، در مرکزیت این اتحادیه قرار دارد و یک جورهایی لوکوموتیو پیشران این کشورهاست. جایزهی نویسندگی جنوب شرق آسیا گاه فقط به یک کتاب خاص تعلق میگیرد و گاه به مجموعه کارهای یک نویسندهی اهل جنوب شرق آسیا به پاسداشت زحماتی که برای ادبیات و نوشتن داشته است. برای آشنایی بیشتر با این جایزه اینجا را ببینید.
این جایزه در راستای رویای سنگاپور برای مرکز هنری جهان شدن است. کاری که آقای تونگ به درستی تشخیص داده بود که به یک باره و با خرج کردن مقدار زیادی پول ممکن نیست و باید پله پله پیش رفت. ابتدا به کودکان هنر و فرهنگ را آموزش داد (جایزههای کتاب کودک برای تشویق این امر) تا جامعهی سنگاپور بتواند توان فهم فرهنگ و هنر جهانی را پیدا کند.
سپس خود سنگاپوریها باید تولیدکنندگان آثار قابل قبول ادبی بشوند (جایزهی ادبیات سنگاپور). سپس سنگاپور باید بتواند در منطقهی جغرافیایی خود مرکز فرهنگ و هنر باشد (جایزهی نویسندگی جنوب شرق آسیا) و راستش اگر از من بپرسید دور نیست که در دهههای آینده، سنگاپور و جنوب شرق آسیا جایزهای را طراحی کند که در مقیاس جهانی با نوبل رقابت کند و این کشور را در مرکز قرار بدهد. فعلا این اتفاق نیفتاده. اما شاید اگر با همین فرمان پیش بروند این هم اتفاق بیفتد!
جمعبندی
سنگاپور یک جزیرهی کوچک ۶ میلیون نفری چند قومیتی است. زبان اول این کشور انگلیسی است و طبعا کتابهای انگلیسیزبان در اینجا به راحتی خوانده میشوند. تولید آثار ادبی سنگاپوریها هم به این زبان بیشتر است. اما نظام حکمرانی این کشور به گونهای است که اجازهی تولید آثار ادبی به زبان سایر اقلیتها هم وجود دارد. نه تنها این امکان وجود دارد، بلکه تشویق هم میشود. چرا که باعث ترویج برند سنگاپور در کشورهای بزرگتری همچون چین و هند و مالزی میشود. در حقیقت سنگاپوریها از طریق ادبیات دارند رویای چهارراه جهان بودنشان را پی میگیرند و ادامه میدهند.