صبح شنبه خواب و بیدار بودم که صدای پیامهای تلگرام دینگ دینگ پشت سر هم من را بیدار کرد. صدای زنگ موبایل نبود. کورمال کورمال موبایلم را جستم و از خواندن خبر حملهی اسرائیل به ایران حالم بد شد. به تهران و غرب تهران حمله کرده بود. همان موقع به خانواده زنگ زدم. خواب بودند انگار. چند دقیقه بعد خودشان زنگ زدند. از صدای انفجارها بیدار شده بودند. خواهرم اول از همه به من پیام داد. بعد بابا و مامان. حرف زدیم و حسی از پریشانی تمام وجود را در برگرفت. این حس پریشانی تا عصرش با من همراه بود. تقریبا میتوانم بگویم مهمانی ناهار دور هم جمع شدن فارغالتحصیلهای پردیس بوکیت تیمای دانشگاه ملی سنگاپور را بهم زهرمار کرد. دانشگاه ملی سنگاپور ۱۲۰ سال عمر دارد. هر سال فارغالتحصیلهای پردیس بوکیت تیما دور هم جمع میشوند. این روزها پردیس بوکیتتیما محل تحصیل دانشجوهای رشتههای حقوق و پابلیک پالیسی است. اما در گذشتهی دور همهی رشتههای دانشگاه ملی سنگاپور در همین پردیس مشغول به تحصیل بودند.
مهمانی دو بخش داشت. بخش اول صحبت چهار تا از اساتید مدرسهی لی کوآن یو بود در مورد آیندهی رقابت چین و آمریکا و کارهایی که باید سنگاپور بکند. بخش دوم هم ناهار بود. کلی آدم پیر پاتال از بخشهای مختلف دولت و جامعهی سنگاپور که روزگاری در دانشگاه ملی سنگاپور درس خوانده بودند آمده بودند. فارغالتحصیلهای جوان هم البته بودند و ما هم چند نفر از دانشجوهای فعلی بودیم. بخش اول یکی از بهترین مباحثاتی بود که در چند ماه اخیر از اساتید مدرسهی لی کوآن یو دیدم.
اول دکتر Khong Yuen Foong خلاصهی یکی از آخرین کارهای تحقیقاتیاش در مورد کشورهای آسهان را توی ۷ دقیقه بیان کرد.
https://lkyspp.nus.edu.sg/our-people/faculty/khong-yuen-foong
دکتر فونگ ده تا کشور آسه آن (سنگاپور، اندونزی، مالزی، برونئی، فیلیپین، ویتنام، لائوس، کامبوج، تایلند و میانمار) را از منظر ۲۰ شاخص روابط بینالملل طی پنج سال اخیر بررسی کرده بود و نتایج را روی یک نمودار نشان داده بود. یک سر نمودار آمریکا بود و یک سر نمودار چین. شاخصها بررسی میکردند که از کشورهای آسهآن کدامشان به آمریکا نزدیک است و کدامشان به چین. مثلا بین این کشورها فیلیپین از همه بیشتر به آمریکا نزدیکتر است. بعد از فیلیپین، اندونزی بیشترین نزدیکی به آمریکا دارد. اما از آن طرف هم میانمار و لائوس و کامبوج کاملا به سمت چین تمایل دارند. موفقترین کشور هم مشخص است: سنگاپور بود. سنگاپور دقیقا در نقطهی وسط چین و آمریکا قرار دارد.
دکتر سلینا هو هم این را تایید کرد که دولتمردان سنگاپور با تمام وجود دارند سعی میکنند که کاملا در میانهی بازی چین و آمریکا باشند و به خاطر جنگ این دو تا یک موقع آسیب نبینند.
https://www.linkedin.com/in/selina-ho-25b6b611/
مثالهای زیادی از قراردادهای تجاری و امنیتی سنگاپور در سالهای اخیر هم بیان کرد. مثلا در سال ۲۰۱۹ سنگاپور یک قرارداد طولانی مدت برای اشتراک دادههای امنیتی با آمریکا امضا کرد. دقیقا سه ماه بعدش مشابه این قرارداد را با چین هم امضا کرد. البته که چالشهای سنگاپور برای ایستادن در نقطهی وسط بسیار زیاد است. میانهی میانه بودن اصلا کار آسانی نیست. به پیشبینی سلینا هو بزرگترین چالش سنگاپور در آینده برای حفظ موقعیت میانه بودن تایوان است. تایوان برای چین اهمیت بالایی دارد. از آن طرف هم فشارهای استقلال پیدا کردن تایوان روز به روز بیشتر میشود و این موقعیت پیچیدهای را به وجود آورده. شاید روزی روزگاری سنگاپور مجبور شود نیروهایش را برای حمایت از تایوان مقابل چین قرار بدهد که آن روز برای سنگاپور یک کابوس خواهد بود.
اما خفنترین استادی که صحبت کرد کیشور محبوبانی بود.
https://mahbubani.net/
دکتر محبوبانی موسسه و اولین رییس مدرسهی لی کوآن یو است. هفتاد و شش سال شیرین دارد و وقتی صحبت کرد حس کردم با یکی از عالمترین مردان این خطه روبهرو شدهام. کتابهای زیادی هم در مورد آسهآن دارد که به نظرم باید هر چه زودتر این کتابها به فارسی ترجمه شوند. چند تا از کتابهایش در مورد رقابت چین و آمریکا (که موضوع نشست هم بود) به فارسی ترجمه شدهاند. اما تا به حال کسی آن طور که شایستهی محبوبانی است برای ترجمهی کتابهایش وارد میدان نشده.
محبوبانی در مورد جهان امروز صحبت کرد. جهان شبکههای اجتماعی مجازی و غلبهی روایتها. مهمترین ویژگی جهان امروز به نظرش این بود که در دورهی جنگ سرد ما ابرقدرتهایی داشتیم که میتوانستند نظم را در جهان برقرار کنند. اما امروز ابرقدرتهایی ناتوان داریم. مثالش در مورد غزه و اسرائیل بود. گفت اکی، غزهایها به اسرائیل حمله کردند. اما اسرائیل یک سال است که دارد آدم میکشد و هیچ کس جلویش را نگرفته. این وظیفهی آمریکا بود که باید جلوی اسرائیل را میگرفت. اما آمریکا دیگر توانش را ندارد. محبوبانی سالها نمایندهی سنگاپور در سازمان ملل هم بود. خاطرات شخصیاش با نتانیاهو را تعریف کرد و گفت این آدم به خوبی فضای سیاسی آمریکا را میشناسد و این که این طور دارد راحت آدم میکشد به خاطر همین شناخت عمیقش است. او میداند که آمریکا دیگر نمیتواند. اکی. آمریکا توانش را ندارد. در جهان قدیم در چنین حالتی میرفتیم سراغ اروپا. اما اروپای پیر و فرتوت هم دیگر توانش را ندارد. روسیه به راحتی به اوکراین حمله کرد و اتحادیهی اروپا حتی نتوانست روسیه را تحریم کند. پس ما در جهانی هستیم که در آن ابرقدرتها دیگر کارایی گذشته را ندارند. ما در سنگاپور باید این را در نظر بگیریم. باید بدانیم که دیگر با قدرتهایی که کارایی همه جانبه را دارند مواجه نیستیم.
کیشو محبوبانی در مورد بریکس خوشبین بود. برگشت گفت حتی کشورهایی که دیگر در جهان امروز در حاشیه قرار دارند مثل ایران (!) هم به این پیمان پیوستهاند و میتوان گفت این پیمان میتواند نظم جدید جهان را شکل بدهد.
در مورد ایدهی آسهآن هم خیلی خوشبین و موفق بود. برگشت گفت که آسهآن در حقیقت در زمان جنگ سرد علیه اتحاد چین و روسیه در آسیای جنوب شرقی با حمایت آمریکا تشکیل شد. اما در حال حاضر از ده تا کشور آسهآن چهارتایشان عضو پیمان بریکس شدهاند. چه اتفاقی افتاده که کشورهایی که متحد آمریکا بودند حالا آمریکا را کنار گذاشتهاند و رفتهاند به آغوش چین. به نظر محبوبانی آسهان پیمانی موفق بود. چرا که جلوی جنگ و خونریزی در منطقهی آسهان را گرفته بود. برگشت گفت نگاه کنید به جنگهای سایر مناطق جدید. در اکثرشان پیمانهای منطقهای شکست خوردهاند. اما آسهآن موفقیتآمیز بود.
دنی کوا رییس فعلی مدرسهی لی کوآن یو راه حل بودن سنگاپور در چنین جهانی را قراردادهای دوجانبه با کشورهای مختلف میدانست.
https://www.linkedin.com/feed/update/urn:li:activity:7256054538254655488/
میگفت شما به فهرست کشورهایی که بالاترین سرانهی جی دی پی را نگاه میکنید همهشان کشورهایی کوچک و کمجمعیت هستند. کشورهایی به شدت آسیبپذیر که هیچ گاه تعیینکنندهی قیمت هیچ چیزی نیستند. اما به خوبی یاد گرفتند که با همه بازی کنند. به نظر دنی قراردادهای دوجانبهی سنگاپور با کشورهای متنوع جهان ضامن حفظ وضعیت کنونی سنگاپور در جهان بود.
در مورد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا هم هر چهار تا استاد مدرسهی لی کوآن یو بر این باور بودند که ترامپ اصلا و ابدا آدم مورد احترامی نیست، هیچ کس او را دوست ندارد. اما برندهی مسابقهی انتخابات آمریکا او خواهد بود. هیچ کس به ترامپ احترام نمیگذارد، اما همه از او میترسند و آمریکایی که احترام خودش در جهان را از دست داده حداقل به دنبال احیای ترس دیگران است!