یادداشت منتشرشده در روزنامه ایران سهشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹، شماره ۷۵۱۷.
۱. موزهی ملی افغانستان در منطقهی دارالامان شهر کابل قرار دارد. موزهای دو طبقه که گنجینهای از گذشتههای باستانی کشور افغانستان را به نمایش گذاشته است. این موزه محوطهی بسیار بزرگی دارد. در گوشهای از فضای باز این موزه، چند لکوموتیو و واگن آهن زنگزده و مچاله شده بر روی ریل آهن به نمایش گذاشته شده است. لکوموتیوهای بخار که زنگار نقطهای از آن را سالم نگذشته است. اینها بقایای تنها خط راهآهن مورد استفادهی پایتختنشینان کشور افغانستان است.
در دههی ۱۹۲۰ شاهاماناللهخان، پادشاه افغانستان خط آهنی به طول ۷ کیلومتر از شهر کابل تا منطقهی کاخ دارالامان راهاندازی کرد. این خط آهن شباهت بسیاری به نخستین خط آهن ایران داشت که تهران را به شاهعبدالعظیم شهرری وصل میکرد. اما راهآهن در افغانستان بعد از آن پیشرفتی نکرد. در دهههای بعد خطوط کوتاهی توسط ارتشهای بریتانیا و شوروی ساخته شد. اما به محض پایان کار این خطوط برچیده شدند. شاهان گذشتهی افغانستان هم تمایل چندانی به خطوط راهآهن نداشتند.
۲. یکی از معضلاتی که همواره در مورد کشور افغانستان مطرح میشود، پررنگ بودن بحث قومیت در این کشور است. رقابت بین قومیتها در این کشورها در سالیان دراز موجب جنگهای داخلی و ناآرامی در این کشور کوهستانی بوده است. بسیاری از صاحبنظران ضعیف بودن زیرساختهای مواصلاتی در این کشور را در افزایش تنشهای قومیتی در این کشور بسیار موثر میدانند. افغانستان از معدود کشورهای جهان است که خطوط امن و مطمئن راهآهن نقاط مختلف آن را به یکدیگر متصل نمیکند. شاید اگر افغانستانیها هم صاحب شبکهی ریلی منظمی میشد دچار جنگ های داخلی نمیشدند. شاید اگر در این کشور هم ریل راه آهن میبود مردمان نقاط مختلف سرزمین صعب العبور افغانستان راحتتر با هم آشنا می شدند. با هم آمیخته می شدند. ارتباطاتشان گسترده میشد. میفهمیدند که قومیتهای مختلف مثل هماند. علیه هم گارد نمیگرفتند. سرنوشت اقتصادشان به بدهبستانهای اقتصادی ناشی از خطوط راهآهن گره میخورد و هزینههای واقعی جنگ را زودتر میدیدند…
۳. زمزمههای تحقق رویای راهآهن برای کشور افغانستان در سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ مطرح شد. زمانی که افغانستان با دو کشور ازبکستان و ایران قراردادهای ساخت راهآهن امضا کرد. ازبکستان در سال ۲۰۱۱ راهآهن ۷۵ کیلومتری حیرتان (مرز افغانستان و ازبکستان) به مزارشریف را به بهرهبرداری رساند. ایران هم در سال ۲۰۰۷ (۱۳۸۶) ساخت راهآهن خواف- هرات را آغاز کرد. قرار بود این راهآهن در چهار قطعه و طی سه سال ساخته شود. قطعات یک و دو در خاک ایران از خواف تا چشمه شمتیق (مرز ایران و افغانستان) به طول ۷۸ کیلومتر قرار داشت. قطعهی سه از چشمه شمتیق تا روزنک به طول ۶۲ کیلومتر و قطعهی چهار از روزنک تا هرات به طول ۸۵ کیلومتر است. ساخت قطعات یک تا سه بر عهدهی ایران و قطعهی چهار بر عدهی افغانستان بود. سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان در پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ سه قطعهی ساختهشده توسط ایران با حضور مجازی روسای جمهور ایران و افغانستان افتتاح شد.
۴. افتتاح راهآهن خواف تا روزنک در افغانستان اتفاقی بسیار خجسته در روابط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بین ایران و افغانستان است. این راهآهن به گفتهی وزیر راه قابلیت حمل و نقل ۶ میلیون تن کالا و یک میلیون مسافر در سال را داراست. افزایش قابلیتهای حمل کالا منجر به افزایش تراز تجاری ایران و افغانستان میگردد. از سویی دیگر مسیر این راهآهن از خواف، نشتیفان، شمتیق تا هرات جاذبهی توریستی بالایی دارد و منجر به افزایش رفتوآمدهای اهالی ایران و افغانستان میگردد. این خط راهآهن میتواند مقدمات ساماندهی ورود اتباع افغانستانی به ایران و برچیدن شبکههای قاچاق مهاجران را هم فراهم آورد.
۵. اما راهآهن خواف- هرات فقط برای ایران و افغانستان اتفاق خجستهای نیست. بلکه برای کشورهای آسیای میانه نیز اتفاق مبارکی است. در ۲۲ فروردین سال ۱۳۹۷ معاون اول نخستوزیر ازبکستان در دیدار با وزیر راه ایران خواستار تسریع در ساخت راهآهن خواف- هرات شده بود.
در سال ۲۰۱۷ ازبکستان با افغانستان سند همکاری ساخت راهآهن مزارشریف-هرات را امضا کرد تا بدین طریق بتواند از این خط آهن و از طریق ایران به آبهای آزاد اتصال پیدا کند. ازبکستان نسبت به ایران در ساخت راهآهن در افغانستان کارنامهی بهتری از خود به نمایش گذاشته. ازبکستانیها راهآهن حیرتان- مزارشریف را طی ۲ سال (از ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱) ساخته بودند.
در سال ۲۰۱۷ این کشور در تدارک بود تا راهآهن مسیر ۶۶۰ کیلومتر مزارشریف به هرات را ظرف ۴ سال به بهرهبرداری برساند. ایران پس از ۱۳ سال توانست تعهدات خود در مورد راهآهن خواف- هرات را اجرایی کند. اما مسئلهی مهم این است که قطعهی چهارم این راهآهن از روزنک تا هرات توسط طرف افغانستانی هنوز ساخته نشده و با توجه به شرایط افغانستان به نظر میرسد این کشور توان تکمیل این راهآهن را ندارد. شاید اگر ایران قطعهی چهارم این راهآهن را هم بر عهده بگیرد، اتصال ریلی با کشورهای آسیای میانه حجم ارتباطات اقتصادی ایران با این کشورها را چندین برابر کند و همزمان فواید جانبی راهآهن برای افغانستان کمی امنیت برای این کشور و منطقه به ارمغان بیاورد.