خب، من به آنجلا مرکل خیلی ارادت ویژهای دارم. ته ذهنم یک باور دارم که دنیا را اگر بسپرند به زنها اوضاع بهتر میشود. مرکل روی این باور من خیلی اثر گذاشت. از گوگل پرسیده بودم خانهی مرکل کجاست. آدرس و نشانیاش دقیقا در مرکز شهر بود. روبهروی جزیرهی موزههای برلین، تقریبا نزدیک خیابان زیر درختان نمدار. فکر کنم همهی برلینیها میدانند Am Kupfergraben شمارهی ۶ خانهی مرکل است. گفتم هم موزهی تاریخ آلمان را ببینم و هم سر راهم نگاه کنم ببینم خانهی مرکل واقعا آنجا هست یا نه. خانهاش واقعا آنجا بود.

جزیرهی موزههای برلین، از آثار ثبتشدهی میراث یونسکوی آلمان است. اطرافش هم کلی آثار تاریخی برلین قدیم وجود دارد. خب مرکز مرکز شهر برلین است دیگر. ساختمان کوفرگرابن دقیقا روبهروی موزهی پرگامون بود. مشخصهی خاصی نداشت. پیادهروی جلویش محل گذر خیلی از توریستها بود. خیابانش هم محل گذر تراموا. جوری بود که اصلا فکرش را نمیکردی خانهی یکی از مقامات بالاردهی آلمان (گیریم اسبق) اینجا باشد.
تنها نشانهاش این بود که یک ماشین پلیس قبل از ساختمان شمارهی ۶ پارک بود و هیچ ماشین دیگری جلوی ساختمان پارک نبود. یک مامور پلیس هم آنجا قدمرو میرفت. اگر نمیدانستم که آنجا خانهی مرکل است، اصلا مشکوک نمیشدم که اینجا یک مکان بااهمیت سیاسی باشد. اول گفتم شاید حادثهای رخ داده و پلس آمده.
رفتم موزه و چرخیدم و دو ساعت بعد برگشتم. دیدم همان ماموره همانجاست. گفتم پس این مامور حفاظت نامحسوس از خانهی مرکل است. راستش میخواستم از پلههای ساختمان شمارهی ۶ بالا بروم و زنگ خانهها را چک کنم ببینم مرکل کدام طبقه مینشیند. اما بعد خاطرات ایران و طرز برخورد حراست و بسیج و پلیس و اینها یادم آمد ترسیدم. دیگر از پلهها بالا نرفتم. فقط ایستادم یک عکس از ورودی خانه گرفتم. انتظار داشتم پلیسه گیر بدهد که عکس را پاک کن. اما چیزی نگفت. من هم دیگر پرروبازی درنیاوردم. ولی دلم خواست بروم یک چای عصرگاهی با مرکل بنوشم و در مورد دنیای مزخرف امروز با هم حرف بزنیم!
@sepehrdad_channel