بچه‌های میم هم شناسنامه‌دار شدند

بچه‌های میم هم شناسنامه‌دار شدند

دیاران, سپهرداد
بچه‌های میم بالاخره شناسنامه گرفتند. تاریخ صدور شناسنامه‌شان دقیقا هم‌زمان با ماه و روز تاریخ تولد من شد. از آن هم‌زمانی‌ها که فقط به درد خودم می‌خورد. به اولین برخوردهایم با میم که فکرکردم دیدم سه سال گذشته است. خیلی طول کشید. یک راه طولانی طی شد تا بالاخره بچه‌هایش صاحب شناسنامه شدند. راستش را اگر بخواهم بگویم در این سه سال خیلی وقت‌ها فکر می‌کردم که بچه‌های میم هیچ وقت صاحب شناسنامه نمی‌شوند. اما انگار خودش این‌طور نبود. پارسال که چهارمین بچه‌اش را هم به دنیا آورد حس کردم این‌طوری نیست. آن زمان هنوز هم معلوم نبود که بچه‌هایش بالاخره صاحب شناسنامه می‌شوند یا نه. افغانستانی‌ها پر زاد و ولدند. خانواده‌های‌شان پرجمعیت‌اند. اما حتما میم به عنوان یک زن ایرانی امیدهای بزرگی داشته که به دنیا آوردن چهارمین فرزند را…
Read More
تد اکس اصفهان

تد اکس اصفهان

چندرسانه‌ای, سپهرداد
تداکس اصفهان را دوست داشتم. از نظم‌شان خوشم آمد. از این‌که از سه ماه قبلش خبر داده بودند می‌خواهیم رویداد برگزار کنیم و گام به گام پیش آمده بودند. ما را از کانال موفقیت‌های کوچک برای ایران پیدا کرده بودند. خانم کاظمی بود که زنگ زد و گفت همچه رویدادی را می‌خواهیم برگزار کنیم. چهارچوب‌های برگزاری رویداد تد را دقیق اجرا می‌کردند. شعار امسال برنامه‌شان «راه‌حل‌های ساده» بود. اول یک خلاصه‌ی نیم‌صفحه‌ای از ارائه‌ی پیشنهادی‌ام برای‌شان فرستادم. فکر کنم در مجموع چند ساعتی با هم حرف زدیم و داستان‌ها را گفتم و سر انتخاب یک چهارچوب برای ارائه به جمع‌بندی رسیدیم. این که داستان تغییر قانون تابعیت برای فرزندان مادر ایرانی را چطور تعریف کنم که یک راه‌حل ساده هم داشته باشد. باید تا جای ممکن ساده‌سازی می‌کردم. بعد متن اولیه‌ی…
Read More
قمارباز- نگاهی به دو شاهکار از بهرام بیضایی

قمارباز- نگاهی به دو شاهکار از بهرام بیضایی

سپهرداد
بهرام بیضایی برای کودکان چند تا کار خوب داشته: کتاب «حقیقت و مرد دانای» و فیلم کوتاه «سفر». به نظر من اصل جهان‌بینی بهرام بیضایی در مورد زندگی توی همین دو تا کارش نمود دارد. معنایی برای زندگی که یادگرفتنی است. فیلم «سفر» را خیلی دوست داشتم. از جمله فیلم‌های اول بهرام بیضایی است. از تئاتری بازی‌های فیلم‌های بعدی‌اش چندان خبری نیست. نماد و نشانه‌ها به اندا‌زه‌اند. فیلم ریتم تندی دارد. قصه‌ی دو کودک کار که می‌خواهند یک آدرس را پیدا کنند. آدرسی که فکر می‌کنند محل زندگی پدر و مادرشان باشد. یتیم‌اند و بی‌پول. اندک مایه‌ای با کار کردن جمع کرده‌اند که آن هم خرج دو تا نان می‌شود و بقیه‌اش را هم یکی زرنگ‌تر از خودشان می‌دزدد و می‌رود. آدرس دور است. باید ماشین سوار شوند. اما پولی…
Read More
رویای قطار برای افغانستان

رویای قطار برای افغانستان

یادداشت‌های مطبوعاتی
یادداشت منتشرشده در روزنامه ایران سه‌شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹، شماره ۷۵۱۷. ۱. موزه‌ی ملی افغانستان در منطقه‌ی دارالامان شهر کابل قرار دارد. موزه‌ای دو طبقه که گنجینه‌ای از گذشته‌های باستانی کشور افغانستان را به نمایش گذاشته است. این موزه محوطه‌ی بسیار بزرگی دارد. در گوشه‌ای از فضای باز این موزه، چند لکوموتیو و واگن آهن زنگ‌زده و مچاله شده بر روی ریل آهن به نمایش گذاشته شده است. لکوموتیوهای بخار که زنگار نقطه‌ای از آن را سالم نگذشته است. این‌ها بقایای تنها خط راه‌آهن مورد استفاده‌ی پایتخت‌نشینان کشور افغانستان است. در دهه‌ی ۱۹۲۰ شاه‌امان‌الله‌خان، پادشاه افغانستان خط آهنی به طول ۷ کیلومتر از شهر کابل تا منطقه‌ی کاخ دارالامان راه‌اندازی کرد. این خط آهن شباهت بسیاری به نخستین خط آهن ایران داشت که تهران را به شاه‌عبدالعظیم شهرری وصل می‌کرد. اما…
Read More
مهاجران بوی مردار می‌دهند؟!

مهاجران بوی مردار می‌دهند؟!

کتاب‌باز
مرزهایی که از آن گذشتی رمانی ۳۶۰ صفحه‌ای که نویسنده‌اش از طریق روایت‌های متقاطع و فصل‌های کوتاه با زاویه دیدهای مختلف می‌کوشد در آن تصویری از مهاجرت غیرقانونی ایرانیان به اروپا بسازد. اما روایت‌ها پیش از آن‌که فرصت کنی درشان غرق شوی، تو را پرت می‌کنند به سمت روایت بعدی. مثل تلویزیونی که کنترل آن دست پدری کم‌حوصله است و تا به برنامه عادت کنی، می‌رود روی کانالی دیگر. رمان اول مسعود بربر با روایتی سرراست‌تر می‌توانست بسیار تأثیرگذارتر و دوست‌داشتنی‌تر باشد. مرزهایی که از آن گذشتی نویسنده: مسعود بربر ناشر: ثالث نوبت چاپ: ۱ سال چاپ: ۱۳۹۸ تعداد صفحات: ۳۶۰ پناهجویان ایرانی، از آن موضوعاتی است که ادبیات معاصر ایران کمتر به سراغش رفته است. انتظار کلیشه‌ای از مهاجرت ایرانیان، نخبگان و تحصیل‌کردگانی هستند که در فرآیندی موسوم به فرار مغزها، جلای وطن می‌کنند.…
Read More
ایرانی افغانستانی یا افغانستانی ساکن ایران؟

ایرانی افغانستانی یا افغانستانی ساکن ایران؟

دیاران, یادداشت‌های مطبوعاتی
یادداشت منتشرشده در روزنامه‌ی اعتماد مورخ ۲۴ آذر ۱۳۹۹. افغانستانی- ایرانی یا افغانستانی‌های ساکن ایران افغانی یا افغانستانی؟ در چند سال اخیر در بین اقشار تحصیلکرده و طبقات متوسط و متوسط به بالای جامعه ایران به کار بردن واژه افغانستانی در توصیف یک تبعه کشور افغانستان جا افتاده است. عموما گفته می‌شود که افغانستانی ها دوست ندارند به نام واحد پول کشورشان نامیده شوند. افغانی واحد پول کشور افغانستان است، بنابراین نباید در توصیف اتباع این کشور هم از این واژه استفاده شود. دلیل اصلی البته تحقیری است که در پس این واژه نهفته است. سال‌ها قبل چارچوب‌بندی رسانه ها علیه مهاجران افغانستانی حاضر در ایران بود و هرگونه جرم و جنایت و ناامنی و شیوع بیماری و… به مهاجران افغانستانی نسبت داده می‌شد. رویه ای که هنوز هم گاهی…
Read More
اگر مارادونا ایرانی بود…

اگر مارادونا ایرانی بود…

سپهرداد
مارادونا مرده. همه‌مان داریم بارها و بارها فیلم‌های گل‌زدن‌های افسانه‌ایش را نگاه می‌کنیم. مخصوصا گل‌های بازی انگلیس و آرژانتین در یک چهارم نهایی جام جهانی ۱۹۸۶ را. گل مشهور به دست خدا (آن‌هنگام که با آن قد کوتاهش به آسمان پرید و با دست توپ را وارد دروازه‌ی انگلیس کرد) و گل حرکت انفجاری‌اش از وسط زمین و پشت سر هم دریبل زدن‌هایش تا دروازه‌ی انگلیس را. نمی‌شود همچه اعجوبه‌ای را ستایش نکرد... معنی این گل‌ها برای خود آرژانتینی‌ها مطمئنا فراتر از لذتی است که ما می‌بریم. در آن سال‌ها آرژانتین اقتصاد درست و درمانی نداشت. چیزی بود شبیه این روزهای ایران. تورم لجام‌گسیخته. بدهی‌های خارجی فراوان. بگیر و ببند. ترس. وحشت. فقر. ناامنی. ... در آن میانه در سال ۱۹۸۲برای جزایر فالکلند وارد جنگ با انگلیس شده بود و…
Read More
دوپینگ خانواده‌های مهاجرفرست

دوپینگ خانواده‌های مهاجرفرست

یادداشت‌های مطبوعاتی
یادداشت منتشرشده در روزنامه دنیای اقتصاد مورخ ۳۰ آبان ۱۳۹۹. «مهاجرت‌های بین‌المللی» از پدیده‌های درحال رشد جامعه بشری است. در سال‌های اخیر جمعیت مهاجران جهان روز به روز درحال افزایش است؛ به‌گونه‌ای‌که مهاجرت یکی از مسائل بزرگ سیاست‌گذاری در اکثر کشورهای جهان شده است. بنا بر آخرین گزارش‌های سازمان بین‌المللی مهاجرت، جمعیت مهاجران جهان به ۲۷۲ میلیون نفر رسیده است. این رقم معادل ۵/ ۳ درصد جمعیت کل کره زمین است. ۵/ ۳ درصد از جمعیت جهان در سرزمینی زندگی می‌کنند که در آن به دنیا نیامده‌اند. روند رو به رشد مهاجرت‌های بین‌المللی از قرن بیستم شتاب گرفت و از نیمه دوم این قرن به‌صورت نمایی درحال افزایش است. یکی از بزرگ‌ترین کریدورهای مهاجرتی جهان، مهاجرت اتباع جمهوری‌های تازه استقلال‌یافته از شوروی سابق (کشورهای CIS) به روسیه است. در ۳۰…
Read More
دیگری بودن به روایت عالیه عطایی

دیگری بودن به روایت عالیه عطایی

کتاب‌باز
چشم سگ مجموعه داستان رنگارنگی است؛ هم از حیث شخصیت‌های داستانی و هم از حیث جغرافیای وقوع حوادث داستان‌ها. مجموعه‌ای از ۷ داستان کوتاه که نخ مرئی «تهران» و نخ نامرئی «دیگری بودن» آن‌ها را به هم پیوسته می‌کند. تهران در مرکز وقایع اکثر داستان‌های «چشم سگ» قرار دارد. مهاجران افغانستانیِ داستان‌های چشم سگ توانمندند و مال و مکنت دارند اما درد دیگری بودن مهاجر نیازمند و توانمند نمی‌شناسد. دردی که هنر عالیه عطایی در داستان‌هایش توصیف آن بوده است. چشم سگ نویسنده: عالیه عطایی ناشر: چشمه نوبت چاپ: ۲ سال چاپ: ۱۳۹۸ تعداد صفحات: ۱۴۹ فایل صوتی این نوشته: کتاب چشم سگ مجموعه داستان رنگارنگی است؛ هم از حیث شخصیت‌های داستانی و هم از حیث جغرافیای وقوع حوادث داستان‌ها. مجموعه‌ای از ۷ داستان کوتاه که نخ مرئی «تهران» و نخ نامرئی «دیگری بودن» آن‌ها را به هم پیوسته…
Read More
اولین شناسنامه و کهن‌الگوی زن ایرانی

اولین شناسنامه و کهن‌الگوی زن ایرانی

دیاران, سپهرداد
اولین شناسنامه بر اساس قانون جدید هم صادر شد. ریحانه دختر ۱۲ ساله‌ای بود که توانست صاحب‌شناسنامه شود. یک سال پیش منتظر این خبر بودم. اما خب، این‌جا ایران است. همه‌چیز کند پیش می‌رود. خیلی کند. راستش زیاد خوشحال نشدم. شاخصی که برای خودم گذاشته‌ام بچه‌ی میم است. هر وقت او شناسنامه‌دار شد یعنی که قانون اجرایی اجرایی شده. منتظرم ببینم کی به بچه‌ی او شناسنامه می‌دهند. نمی‌دانم چرا یاد مناظره‌ی پارسال خبرگزاری فارس افتادم. به من گفتند تو برو با مخالف‌ها مناظره کن. گیر خبرگزاری فارس و این‌ها را نداشتم. هر جا باشد می‌روم حرف می‌زنم. تریبون تریبون است. حرف شخصی من نبود که بخواهم فاز تعصب و جناح‌بندی سیاسی بگیرم.  اما من آدم بحث و جدل و مناظره نیستم. فقط چون یارم حاج‌آقا بود، دلگرم شدم. آخوندهایی که…
Read More