ندامت آلمانی‌ها

ندامت آلمانی‌ها

از روزهای برلین
الکساندرپلتز یک‌جورهای مرکز برلین است. خیلی از دیدنی‌های سنتی برلین حوالی الکساندرپلتز است. فروشگاه‌های بزرگ لوازم الکترونیک و لباس، ساعت جهانی اورانیا، برج تلویزیون برلین، کلیسای سنت‌ماری، مجسمه‌ی مارتین لوتر، فواره‌ی نپتون، تالار قرمز شهر، فوروم مارکس-انگلس، موزه‌ی آلمان شرقی، گنبد برلین و در ادامه‌ خیابان زیر درختان نمدار و تمام دیدنی‌هایش.  تالار قرمز برلین شکوه و عظمت جالبی دارد. یک ساختمان تمام قرمز که آدم فکر می‌کند با لگو ساخته‌اندش. جلوی این ساختمان چند پرچم همیشه در اهتزاز است. یک طرف ردیف پرچم‌های اوکراین است. آلمان تمام‌قد پشت اوکراین ایستاده است. چرا که تسلیم اوکراین در برابر روسیه را یک عقب‌نشینی در برابر روسیه می‌داند و روسیه را هم تهدیدی برای لیبرال‌دموکراسی خودش. آن طرف هم پرچم آلمان است و پرچم شهر برلین و پرچم اتحادیه‌ی اروپا و پرچم…
Read More
نامه‌های برلن

نامه‌های برلن

از روزهای برلین, از روزهای سنگاپور
نشستم کتاب «نامه‌های برلن از بزرگ علوی در دوران اقامت در آلمان» را خواندم. کتابی به کوشش مرحوم ایرج افشار از نامه‌هایی که بزرگ علوی برای او بین سال‌های ۱۹۵۷ تا ۱۹۹۴ فرستاده بود. چرا نامه‌های برلن؟ هیچی. از این ویرهای کتابی که چون مسافر برلین بودم بگردم ببینم کتاب‌های مرتبط با برلین را پیدا کنم بخوانم. نمی‌دانستم که بزرگ‌ علوی هم در برلین خاک شده است. بزرگ علوی بیشتر عمرش را در برلین زندگی کرد. به نظرم وقتی کسی بیشتر عمرش را در یک شهر زندگی می‌کند دیگر نمی‌شود کلمه‌ی اقامت را برایش به کار برد. اقامت یک چیز موقت است. بزرگ علوی بیشتر عمرش را در برلین زیست و در همان‌جا هم خاک را در آغوش گرفت. پس او دیگر اهل برلین بود.   یک نکته‌ی جالب در…
Read More