اگر هیچ را نمی‌خواهد در ایران بماند…

شیخ بهایی آدم عجیبی بوده. یک لبنانی اسیر خاک ایران. آرامگاهش توی حرم امام رضا است. هر بار که می‌روم مشهد یک سری هم به قبرش می‌زنم. خیلی‌ها محض تبرک بعد از دستمالی سنگ‌قبرش آن را به سروصورتشان می‌مالند و ذکرگویان رد می‌شوند. می‌دانند که این بابا کی بوده؟ نمی‌دانم راستش. 

مادی‌های اصفهان کار این بشر بوده. مادی‌های زندگی‌بخش اصفهان. بااینکه این مادی‌ها این روزها کاملاً خشک‌اند؛ ولی هر بار گذر از کنار این مادی‌های پیچ‌واپیچ و تنفس بوی درختان کنارشان آدم را زنده می‌کند. معمار مسجد شاه اصفهان هم بوده و کسی هست که مسجد شاه را ببیند و اندر کف نماند؟ مخترع پخت نان سنگک هم بوده و کلی کتاب شعر و ادبی و…

داشتم کتاب مهاجرت علمای شیعه از جبل عامل به ایران را می‌خواندم. کتاب جالبی است. حکایت سربداران و اولین جرقه‌های تشکیل حکومت توسط فقیهان در ایران و بعد صفویه و دم‌ودستگاه حکومتشان عجیب خواندنی است. دارد نظرم را به خیلی چیزها تغییر می‌دهد راستش. 

نویسنده‌اش یکجایی از سفرنامه‌ی یکی از این مهاجران نام می‌برد: شیخ حسین بن عبدالصمد جبعی حارثی که در قرن پانزده میلادی از جبل عامل لبنان راهی ایران و اصفهان شد. به خواست استادش شهید ثانی از این مهاجرت یک سفرنامه نوشت. 

اما این شیخ حسین چه کسی بوده؟ پدر شیخ بهایی مشهور. شیخ بهایی ۱۳ سالش بود که همراه پدرش از لبنان به ایران مهاجرت کرد. راه سخت و درازی را طی کردند تا به بهشت علمای شیعه در ایران رسیدند: اصفهان. اصفهانی که در آن روزگار به پهنای بهشت بود و وصف آن را نمی‌شد به زبان آورد.

اما بعد از چند سال زندگی در ایران او به یک نتیجه‌ی عجیب رسید:

«نکته‌ی مهم و شایان توجه این است که علی‌رغم شادمانی بسیار و اظهار خشنودی و کامروایی و رضایت از پذیرایی و میهمان‌نوازی مردم اصفهان، وی پس از چند سال از ایران گریخت و به بحرین رفت. او برای خروج از ایران از شاه صفوی اجازه‌ی حج گرفت و ازآنجا به بحرین رفت. در آنجا به پسرش [شیخ بهایی مشهور] نصیحت کرد که اگر خواهان دنیاست به هند برود و اگر دین خود را می‌خواهد به بحرین بیاید و اگر هیچ را نمی‌خواهد در ایران بماند.»۱

شیخ بهایی در ایران ماند و در سال ۱۰۰۰ هجری شمسی از دنیا رفت. خیلی دوست دارم ازش بپرسم که چطور توانسته بی‌خیال هم دین شود هم دنیا!

۱   مهاجرت علمای شیعه از جبل عامل به ایران در عصر صفوی/ مهدی فرهانی منفرد/ انتشارات امیرکبیر/ ص ۸۷

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *