به کجا تعلق داشته باشم؟

به کجا تعلق داشته باشم؟

دیاران, سپهرداد
۱. در شماره‌ی آخر مجله‌ی «اندیشه‌ی آینده» من و شهروز بخشی از یک مقاله‌مان را منتشر کرده‌ایم. مقاله‌ی ما در مورد تحلیل نگرش مهاجرین افغانستانی به زندگی در ایران از طریق مضمون‌یابی ۱۸ گفت‌وگوی کیفی با آن‌هاست. هسته‌ی مرکزی مقاله در مورد احساس عدم تعلق به ایران در میان دسته‌های گوناگون مهاجر افغانستانی حاضر در ایران است؛ چه آن‌هایی که در ایران به دنیا آمده‌اند و نسل دومی و سومی به شمار می‌روند و چه آن‌هایی که متولد ایران نیستند و شغل‌شان کارگری است. طبیعی است که مهاجران تازه‌وارد و کارگر که هدف‌شان از آمدن به ایران پول در آوردن و بهبود وضعیت خانواده‌شان در افغانستان است چندان حس تعلقی نداشته باشند. اما خب در میان کسانی که در ایران بزرگ شده‌اند، در ایران تحصیل کرده‌اند، در ایران دانشگاه رفته‌اند…
Read More
اگر هیچ را نمی‌خواهد در ایران بماند…

اگر هیچ را نمی‌خواهد در ایران بماند…

سپهرداد
شیخ بهایی آدم عجیبی بوده. یک لبنانی اسیر خاک ایران. آرامگاهش توی حرم امام رضا است. هر بار که می‌روم مشهد یک سری هم به قبرش می‌زنم. خیلی‌ها محض تبرک بعد از دستمالی سنگ‌قبرش آن را به سروصورتشان می‌مالند و ذکرگویان رد می‌شوند. می‌دانند که این بابا کی بوده؟ نمی‌دانم راستش.  مادی‌های اصفهان کار این بشر بوده. مادی‌های زندگی‌بخش اصفهان. بااینکه این مادی‌ها این روزها کاملاً خشک‌اند؛ ولی هر بار گذر از کنار این مادی‌های پیچ‌واپیچ و تنفس بوی درختان کنارشان آدم را زنده می‌کند. معمار مسجد شاه اصفهان هم بوده و کسی هست که مسجد شاه را ببیند و اندر کف نماند؟ مخترع پخت نان سنگک هم بوده و کلی کتاب شعر و ادبی و... داشتم کتاب مهاجرت علمای شیعه از جبل عامل به ایران را می‌خواندم. کتاب جالبی…
Read More