دوچرخهسوار برلین: در جستوجوی مزار عباس معروفی
بعد از چند هفته دوچرخه سوار شدم. آمده بودم مزار عباس معروفی را پیدا کنم اما پیدا نکردم. اصلا از همان اول معلوم بود که پیدا نمیکنم. تند تند اسلایدهای درس رسانه را ساخته بودم فرستاده بودم برای همگروهیام و از خانه زده بودم بیرون. با خودم گفتم با دوچرخه بروم. بعد گفتم نه عرق میکنی وقتی رسیدی به قبرستان شاید بچایی. هوای برلین سرد شده است و هواشناسی هم احتمال باران میداد. آسمان شهر هم پوشیده از ابرهای خاکستری بود. گفتم بهتر است رفتنه را با قطار بروی و برگشتنی را با دوچرخه برگرد. قبرستان والفردهوف دقیقا در غرب برلین بود. نزدیک استادیوم المپیک برلین. همان اول کار قطار اشتباهی سوار شدم. دقت نکردم که قطار اس ۱ است یا اس ۲ یا اس ۹ یا هرچه. گوگلمپ میگفت…








