I am a blogger

I am a blogger

سپهرداد
گفت بیا قسمت محتوانویسی کار را به عهده بگیر. نفهمیدم چرا قبول کردم. وقتش را ندارم. برای پول درآوردن 11 ساعت از ‏روزم می‌رود (8 ساعت کار و 3 ساعت رفت و آمد) و بعد از چنان بیهوده خسته‌ام که حتا نمی‌رسم درس‌های دانشگاهم را ‏بخوانم. ناچارم... ولی دوست داشتم که با یک گروه خلاق کار کنم. دوست داشتم نوشتن با قید و بندهای بیرونی را هم تجربه ‏کنم تا به قول خودم حرفه‌ای شوم. ‏ باید می‌رفتم توی سایت ‏TED‏ برای خودم پروفایل درست می‌کردم. تد ایکس امیرکبیر چند ماه دیگر برگزار می‌شود و به عنوان ‏یکی از اعضای تیم اجرایی باید توی سایت تد پروفایل می‌داشتم. درست کردم. عکس گذاشتم و اسم و فامیل و این‌ها. بعد یک ‏جایی ازم پرسید‎ I am a…‎‏. رفتم توی فکر: من…
Read More
پیسوار

پیسوار

سپهرداد
از صبح تا به حال من برای قضای حاجت 27500 تومان پول پرداخت کرده‌ام.  500 تومان به آقای دستشویی عمومی میدان 7حوض و 27000 تومان هم به آقای بهداری بیمارستان ناجا برای آزمایش اعتیاد.  از ایام کودکی از ایستاده قضای حاجت کردن ترس داشتم. حتا وقتی توی جاده وسط بر و بیابان تنگم می‌گیرد هیچ وقت نمی‌توانم خودم را قانع کنم که بایستم و رو به بی‌کرانگی دشت یک منحنی درجه‌ی 2 از آب و اوره را بیافرینم. یک ترسم به خاطر این است که لحظه به لحظه این منحنی به خودم نزدیک‌تر می‌شود و می‌ترسم که آخرین خطوط منحنی شلوارم را مورد عنایت قرار بدهند و آن عادت و حس روانی ادرار... ترس‌های دیگر را هم بماند...  امروز اما ایستاده قضای حاجت کردن بهم چسبید! به خاطر این بود…
Read More