تا میدان ۹۹

تا میدان ۹۹

من و پاندا
نمی‌دانم چه بلایی سر طبق‌عوض‌کن آورده‌ام که دنده‌های ۱ و ۳ جا نمی‌رود. یعنی می‌دانم. آمدم اصطکاک طبق‌عوض‌کن با زنجیر را درست کنم. به جای این‌که با پیچ‌های تنظیمی این کار را بکنم محل بسته شدن طبق‌عوض‌کن را تغییر دادم. دم و دستگاهش به هم ریخت. یک دنده شده‌ام. ۱ دنده جلو و ۹ دنده عقب. این هم برای خودش یک مدل است. راستش بدم هم نیامده. فقط با شیفتر دنده عقب کار می‌کنم. صبح اول صبح است. خیابان فرجام را رکاب می‌زنم. از آسفالت خیابان فرجام متنفرم. همه‌اش دست‌اندازهای ریز دارد. دارم فکر می‌کنم که کجا بروم. هدفی ندارم. کسی هم نیست که اول صبحی شوق دیدن من را داشته باشد. خودم حوصله‌ی خودم را ندارم. بقیه هم طبعا حوصله‌ی من را نباید داشته باشند. به سرم می‌زند بروم میدان…
Read More