تقریباً یک سوم مهاجران قانونی کشور در شهر و حواشی تهران زندگی میکنند. پویا علاءالدینی و همکارانش در کتاب «افغانستانیها در شهر تهران» کوشیدهاند با شیوهای توصیفی، اجرای مشاهدات میدانی و مصاحبههای عمیق نیمهساختاریافته، تصویری همهجانبه از زیست مهاجران افغانستانی در محلههای فرحزاد، هرندی، امینآباد و کورهپزخانههای محمودآباد به دست بدهند. محلاتی که بیشترین تراکم حضور مهاجران افغانستانی در شهر تهران را دارند و مشت نمونهی خروار از زیست این مهاجران هستند.
افغانستانی ها در شهر تهران (معیشت اسکان و تعاملات اجتماعی)
نویسنده: پویا علاءالدینی و دیگران
ناشر: کند و کاو
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحات: ۱۴۹
شابک: ۹۷۸۶۰۰۶۳۶۳۱۶۵
با عنوان فرعی «معیشت، اسکان و تعاملات اجتماعی» یکی از ارزشمندترین کتابهایی است که در سالیان اخیر در مورد زیست روزمرهی مهاجران افغانستانی در ایران نگاشته شده است. طبق آمارهای آخرین سرشماری نفوس و مسکن مرکز ملی آمار ایران در سال ۱۳۹۵ از حدود ۱ میلیون و ۶۵۴ هزار نفر مهاجری که به صورت قانونی در کشور ایران سکونت داشتند، بیش از ۵۲۵ هزار نفر آنان ساکن شهر تهران بودند. به عبارتی تقریباً یک سوم مهاجران قانونی کشور در شهر و حواشی تهران زندگی میکنند. این نکته اهمیت کتاب «افغانستانی ها در شهر تهران» را گوشزد میکند.
کتابی که کوشیده با شیوهای توصیفی، اجرای مشاهدات میدانی و مصاحبههای عمیق نیمهساختاریافته، تصویری همهجانبه از زیست مهاجران افغانستانی در محلههای فرحزاد، هرندی، امینآباد و کورهپزخانههای محمودآباد به دست بدهد. محلاتی که بیشترین تراکم حضور مهاجران افغانستانی در شهر تهران را دارند و مشت نمونهی خروار از زیست این مهاجران هستند.
سیمای حضور افغانستانیها در ایران
«افغانستانی ها در شهر تهران» شامل ۹ فصل است. فصل اول به توصیف موضوع و ساختار پژوهش میپردازد. در فصل دوم وضعیت کلی مهاجران افغانستانی در کشور ایران از دریچهی آمارهای موجود، قوانین و برنامههای ایران، حضور و بازنمایی این مهاجران در رسانههای جمعی و اجتماعی ترسیم میشود. این فصل کوتاه است و کاستیهایی دارد. آمارهای ارائه شده کافی و جامع هستند؛ اما در بخش مرور قوانین اشتباهاتی وجود دارد.
به عنوان مثال در صفحه ۳۵ گفته شده که طرح اصلاح قانون تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی در سال ۱۳۹۱ در مجلس شورای اسلامی تصویب شده و به موجب آن، فرزندان حاصله حق برخورداری از خدمات شهروندی همچون بهداشت و درمان و تحصیل و یارانه و… را به دست آوردند. بله. این طرح در سال ۱۳۹۱ در مجلس تصویب شد. اما به تأیید شورای نگهبان نرسید و هیچگاه اجرایی نشد و فرزندان نیز صاحب آن حقوق نشدند.
یا در ادامه با این جمله مواجه میشویم: «افزون بر این، در سال ۱۳۹۸ «قانون تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانی» (برای اطلاع بیشتر این مطلب از سایت دیاران را ملاحظه کنید)
که در اصل مصوب مجلس در سال ۱۳۸۵ بوده بالاخره اجرایی شد و به سازمان ثبت اسناد و احوال ابلاغ گردید». (ص۳۵ کتاب). در حالیکه این قانون اصلاح قانون سال ۱۳۸۵ بوده. قانون سال ۱۳۸۵ به مدت ۱۳ سال اجرا شد و قانون ۱۳۹۸ اصلاحاتی در آن قانون ایجاد کرد و به شیوهی گفته شده نبوده.
در بخش بررسی فعالیتها و رویدادهای فرهنگی، هنری و ادبی، آثار سینمایی تا سال ۱۳۹۳ مورد بررسی قرار گرفته. کتاب در پاییز سال ۱۴۰۰ منتشر گشته و بررسی نشدن مدت زمان ۷ سال کمی جای سوال دارد. مضاف بر اینکه بررسی شبکههای اجتماعی، کانالهای تلگرامی و اینستاگرامی مهاجران اهل افغانستان در ایران مبهم بود و از جامعیت آنچنانی برخوردار نبود. اما در کل فصل دوم کتاب شِمای کلی خوبی از حضور و وضعیت مهاجران افغانستانی در ایران را به دست میدهد.
چرا باید کتاب «افغانستانی ها در شهر تهران» را خواند؟
اما نقطهی قوت کتاب «افغانستانیها در شهر تهران» از فصل سوم به بعد شروع میشود. در فصل سوم نویسندگان کتاب به روش تحقیق و شاخصهای ادغام میپردازند و از فصل چهارم است که زیست روزمرهی مهاجران افغانستانی در محلههای فرحزاد، امینآباد، هرندی و محمودآباد مورد بررسی دقیق صورت میگیرد.
این بررسی هم شامل مطالعات میدانی و شرح توصیفی است و هم شامل مصاحبههای عمیق نیمهساختاریافته با اهالی این محلهها (هم ایرانیها و هم مهاجران حاضر) و نیز مصاحبه با مسئولان شهری و… در نظر گرفته نشدن مهاجران افغانستانی در برنامههای شهری تهران یکی از نکاتی است که پژوهشگران این کتاب به صورت تفضیلی بدان پرداختهاند.
«مهاجران افغانستانی ساکن تهران از طریق استراتژیهای معیشتی گوناگون تلاش کردهاند در حاشیهی جامعهی بزرگ شهری زندگی خود را سامان دهند. اما حضور آنان از سوی مقامات محلی، شهرداری و تا اندازهای خودشان موقتی تلقی میشود. از این رو، به جای آنکه سازگاریشان با جامعه تسهیل شود، آنان همچنان با ساختارهایی که از تحرک اجتماعیشان جلوگیری میکند مواجه هستند.
زندگی بسیاری از مهاجران افغانستانی با فقر شهری، اشتغال در بخش غیررسمی و اسکان در سکونتگاههای فرودست شهری گره خورده است. بنابراین، علیرغم سهم در خور توجهی که در ساختن شهر تهران داشتهاند به طرق مختلفی به حاشیه رانده شدهاند…» ص ۲۰
افغانستانی ها در شهر تهران به چه کارهایی مشغولند؟
یکی از درخشانترین بخشهای کتاب «افغانستانی ها در شهر تهران»، توصیف اشتغال مهاجران افغانستانی در محلههای گوناگون شهر تهران است. نویسندگان کتاب با وسعت مطالعهای که داشتهاند توانستهاند دستهبندی و توصیف بسیار ارزشمندی از اشتغال مهاجران افغانستانی در این محلهها ارائه بدهند.
فعالیتهای کارگران روزمزد، فعالیت در خدمات شهری، فعالیت در عرصههای کشاورزی، باغداری و دامداری، کسب و کارهای محلی همچون فروش پوشاک، کیف و کفش، مواد غذایی، لوازم منزل و پلاستیکفروشی و کار در رستورانهای فرحزاد، کاسبی بر اساس مهارت، مشاورهی املاک و مشاغل وابسته، باربری، میوهفروشی، شاگردی مغازه و دستفروشی در بازارهایی همچون بازار امینالسلطان که به بازار افغانها معروف شده است و… از جمله فعالیتهای مهاجران افغانستانی شهر تهران است.
فعالیتهایی که با دقتی مثالزدنی در کتاب پویا علاءالدینی توصیف شده است. افزون بر این یکی از دیگر فصلهای خواندنی کتاب توصیف زندگی در کورهپزخانههای محمودآباد است.
حس تعلق و حاشیهنشینی افغانستانی ها در شهر تهران
بررسی حس تعلق مهاجران افغانستانی به محل سکونتشان در شهر تهران یکی از نکاتی است که از منظر نویسندگان کتاب دور نمانده است:
«حس تعلق محلی نزد مهاجران افغانستانی را بیشک میتوان در هر سه محله مشاهده کرد. اکثر آنان تمایلی به تغییر محل سکونت خود ندارند. آشنایی و تعامل هر چند محدود با دیگر ساکنان محله از جمله دلایل آن است. همانطور که اشاره شد نوعی جداییگزینی نزد مهاجران افغانستانی و دیگر ساکنان محلات در زمینهی برگزاری مراسم مذهبی وجود دارد.
اما برگزاری مراسم مذهبی طی سالهای متوالی میان خود آنان حس تعلق به محله ایجاد کرده است…اما حس تعلق به جامعهی بزرگتر ایران در میان نوجوانان و جوانان کم است. مشهود است که دلیل اصلی این موضوع به عدم پذیرش کامل آنان بازمیگردد که تا حد زیادی منشاء قانونی دارد. طی مصاحبههای مختلف با نوجوانان و جوانان، آنان شماری از محدودیتها را که باعث تغییر مسیر زندگیشان شده است بازگو کردند…به طبع چنین محدودیتهایی در ذهن نوجوانان ماندگار میشود و از حس تعلقشان به جامعه میکاهد». ص ۱۰۲
حاشیهنشینی در دهههای اخیر همواره یکی از ویژگیهای زیست شهری در کلانشهرهای ایران بوده است. در دهههای گذشته گسترش پدیدهی گروههای شهری جدید فاقد امتیاز نتیجهی سیاستهای رضاشاه و محمدرضا شاه و مدرنیزاسیون ایران و رشد سریع شهرنشینی و افزایش مهاجرت به شهر، ایجاد طبقات اجتماعی جدید بود [۱].
اما در سالیان اخیر ما با گروه بزرگی از حاشیهنشینها مواجه هستیم که از سرزمین افغانستان آمدهاند و سابقهی زیست طولانیمدت در کلانشهرهای ایران دارند. کتاب «افغانستانی ها در شهر تهران» یک کتاب خواندنی در شناخت این گروه از حاشیهنشینها در شهر تهران است.
جمعبندی
نویسندگان کتاب در فصل آخر نتیجه میگیرند که مهاجران افغانستانی در شهر تهران فرآیند ادغام غیررسمی را تا حد زیادی تجربه کردهاند. اما این مهاجران در برنامهریزیهای شهری تهران در نظر گرفته نشدهاند. چرا که مدیریت شهری در ایران ماهیتی غیرمشارکتی دارد. افزون بر آن موقتی تصور شدن حضور آنان و ضعف قوانین ملی ایران مزید بر علت شده تا این جمعیت بزرگ در حاشیههای شهر تهران با چالشهای بزرگی مواجه باشند.
پذیرش حضور دائم مهاجران افغانستانی ساکن در محلههایی چون فرحزاد، امینآباد، هرندی و محمودآباد، برداشتن محدودیتهای تأثیرگذار بر زیست روزمرهی این مهاجران، اصلاح قوانین و ضوابط شهروندی و در نظر گرفتن مهاجران افغانستانی در برنامهریزیهای شهری تهران از جمله پیشنهادهای نهایی پژوهش پویا علاءالدینی و همکارانش در این کتاب هستند.
[۱] سیاستهای خیابانی، جنبش تهیدستان در ایران/ نوشته آصف بیات/ ترجمهی سید اسدالله نبوی چاشمی/ انتشارات شیرازه کتاب ما/ ص ۵۵
[…] دیاسپورای ارمنی در ایران» نوشتهی روبرت صافاریان و «افغانستانیها در شهر تهران» نوشتهی دکتر پویا علاءالدینی سه کتابی بودند که در […]