ارائه در نشست «چالش‌ها و فرصت‌های آموزش مهاجران در ایران از منظر آموزش چندفرهنگی»

نشست “چالش ها و فرصت های آموزش مهاجران در ایران از منظر آموزش چند فرهنگی” روز سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

نشست "چالش ها و فرصت های آموزش مهاجران در ایران از منظر آموزش چند فرهنگی"

به گزارش روابط عمومی خانه اندیشمندان علوم انسانی، نشست “چالش ها و فرصت های آموزش مهاجران در ایران از منظر آموزش چند فرهنگی” به همت گروه علوم تربیتی خانه اندیشمندان علوم انسانی، روز سه شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. خلاصه ای از گزارش این نشست در ادامه می آید.

پیمان حقیقت طلب مدیر پژوهش اندیشکده دیاران، اظهار داشت: در بسیاری از پیمان های جهانی که ایران هم به برخی از آن ها پایبند است، حق تحصیل برای کودکان فارغ از وضعیت اقامتی و تابعیتی آن ها به رسمیت شناخته شده است. مسئله تحصیل کودکان مهاجر، یکی از چالش های بزرگ سیاستگذاران بوده است. یک نگاه موقتی به حضور مهاجران افغانستانی در ایران وجود داشته است. در دهه های اخیر ما شاهد روز افزون تحصیل کودکان مهاجر در مدارس ایران بودیم. بعد از تسلط طالبان بر افغانستان، تعداد دانش آموزان افغانستانی در ایران زیادتر شده است. البته با و جود افزایش ثبت نام ها، تعداد بازمانده ها هم زیاد شده است اما آمار دقیقی از بازمانده های تحصیلی وجود ندارد.

وی افزود: حدود ۷۰ درصد از دانش آموزان مهاجر مشغول به تحصیل در مدارس ایران، در مقطع ابتدایی هستند. فقط یک سری استان های خاص با این موضوع درگیر هستند و در صدر آن ها، استان تهران است. از عوامل عدم ثبت نام کودکان مهاجر افغانستانی، می توان به مواردی مانند نداشتن مدرک هویتی، کبر سن، عدم پیگیری توسط خانواده، اشتغال و کار کودک، منقضی شدن ویزا، فقر و پر بودن ظرفیت مدارس دولتی اشاره کرد. از چالش های فرهنگی و اجتماعی مرتبط با این موضوع، می توان به مواردی مانند عدم اهتمام به تحصیل دختران در برخی خانواده های مهاجر، نرخ ترک تحصیل بالا در مقطع متوسطه، مطالبه ی جداسازی کلاس های درس در سطوح بالای تصمیم گیری و نبود محتوای آموزشی متناسب با نیازهای کودکان مهاجر اشاره کرد. در رابطه با این موضوع، چالش های اقتصادی و امنیتی هم وجود دارد.

نشست "چالش ها و فرصت های آموزش مهاجران در ایران از منظر آموزش چند فرهنگی"

در ادامه نادر موسوی مدیر مدرسه فرهنگ ویژه کودکان افغانستانی، ابراز داشت: از تمام آموزگاران خوب ایرانی که آموزش مهاجران افغانستانی را پذیرفته اند، تشکر می کنم. همچنین در کنار آموزگاران ایران، آموزگاران مهاجر هم هستند که از آنان نیز سپاسگزارم. ما از سال ۱۳۷۹ شروع به کار کردیم. ما دیدیم که تعداد زیادی از بچه های مهاجر از تحصیل بازمانده اند. ما سعی کردیم که شرایط را کم کم مناسب کنیم که پاسخگوی مسائل دانش آموزان تحت پوشش ما باشد.

وی افزود: در حال حاضر تقریبا ۱۴۰۰ دانش آموز را ثبت نام کرده ایم. شرایطی مانند آمدن طالبان و کرونا، شرایط سختی را برای ما به وجود آورد. بودن این دانش آموزان مهاجر برای ایران یک فرصت است. باید روی دوستی و آموزش این دانش آموزان کار کرد. سعی کنیم بیشتر درد و غم هم را بشناسیم و کمک کنیم که مشکلات حل شود.

در ادامه علیرضا صادقی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، بیان داشت: موضوع مهاجرت، موضوع دیگری است و این دیگری بد نیست. دیگری های مختلفی مانند دیگری های نژادی، مذهبی و نسلی داریم. دیگری با غیریت سازی فرق می کند. دیگری واقعیت زندگی است و مهاجری داریم که دیگری است و اگر ما به درستی استفاده کنیم، این دیگری برای ما مثبت هم خواهد بود.

وی افزود: مهاجر، گذشته، حال و آینده ای دارد. در مهاجر حال به دامنه انتخاب و پیشرفت توجه می شود.مثلا آیا الان دانش آموزان افغانستانی امکان انتخاب دارند؟ حال بررسی می کنیم که کشورها با مهاجران چه مواجهه ای دارند؟ یک مواجهه، حذف است که بدترین مواجهه است و نفرت درست می کند. مواجهه بعدی، جدا سازی است. در این جا مهاجر را می پذیرند اما اجازه ورود به جامعه نمی دهند. مواجهه بعدی، انفکاک است. مثلا دیوار کشیده می شود. مواجهه بعدی، جذب است. جذب به معنی یکسان سازی. در مرحله بعدتر، به مهاجر گفته می شود تو هم باش و دیده شو اما باز هم من برترم. بحث بعدی، چند فرهنگ گرایی است. اساسا ارزشی که برای کشور تصویب کرده اند، چند فرهنگ گرایی است. در این مواجهه، نگاه افقی وجود دارد. در ایران یک آشفتگی، بی نظمی و بلاتکلیفی مشاهده می شود و همه مواردی که گفته شد با هم وجود دارد. ما سیاست واحدی در این زمینه نداریم و هنوز تکلیف حاکمیتی ایران در مواجهه با مهاجران افغانستانی علی رغم دستورات مقامات عالی رتبه، روشن نشده است. ما سیاست های کلی چند فرهنگی در ایران نداریم.

(منبع: سایت خانه اندیشمندان علوم انسانی)

سایت خبری ایراف‌نیوز نیز به انتشار گزارشی در مورد این نشست پرداخت:

رضا عطایی: به گزارش ایراف، نشست «چالش‌ها و فرصت‌های آموزش مهاجران در ایران از منظر آموزش چند فرهنگی» روز سه‌شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ با سخنرانی دکتر علیرضا صادقی، پیمان حقیقت‌طلب و نادر موسوی و با حضور جمعی از دانشگاهیان و فرهنگیان ایرانی و افغانستانی در خانه اندیشمندان علوم انسانی در تهران برگزار شد.


نگاه موقتی به حضور مهاجران ویژگی بارز این سیاست‌های مهاجرتی ایران

پیمان حقیقت‌طلب، مدیر پژوهش اندیشکده دیاران، نویسنده و فعال حوزه مهاجران افغانستانی در این نشست با مرور تاریخچه تحصیل کودکان مهاجر افغانستانی در ایران براساس آخرین آمارهای موجود در این زمینه، درباره روندهای سینوسی تحصیلی کودکان و دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی و چالش‌های تحصیلی پیش از ثبت‌نام و پس از ثبت‌نام آنان در ایران به ایراد سخنرانی پرداخت.

حقیقت‌طلب در این نشست با مطرح کردن این پرسش که آیا حق تحصیل کودکان مهاجر یک حق پایه حقوق بشری است یا یک حق پایه حقوق شهروندی؟ چالش‌های این موضوع را در نحوه پاسخ به این پرسش دانست و افزود: “جواب این سوال در چهل-پنجاه سال اخیر موجب فراز و فرودهای امر تحصیل کودکان مهاجر افغانستانی در ایران بوده است.

حقیقت‌طلب در ادامه با اشاره به وجود قانون پیمان‌نامه ملی کودک در ایران که در ایران پذیرفته شده است و در این قانون حق تحصیل کودک فارغ از بحث اقامت و تابعیت کودک به عنوان یک حق پایه حقوق‌بشری مورد تصریح و پذیرش قرار گرفته شده است، گفت: روی کاغذ کودکان مهاجر، فارغ از تابعیت‌شان در ایران حق تحصیل دارند. اما اینکه این امر در مقام عمل چگونه اجرا می‌شود یکی از چالش‌های سیاست‌گذاران ما بوده است و فراز و نشیب داشته است.

مدیر پژوهش‌های اندیشکده دیاران با بیان دوره‌های مختلف موج مهاجرتی افغانستانی‌ها به ایران از سال ۱۳۵۹ تا کنون، موضوع حق تحصیل کودکان و دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی را ناشی از سیاست‌های مهاجرتی ایران دانست که ویژگی بارز این سیاست‌های مهاجرتی، نگاه موقتی داشتن به حضور مهاجران افغانستانی بوده است، در صورتی که تاریخ چهل-پنجاه ساله اخیر افغانستان، هیچ‌گاه شرایط بازگشت مهاجران به کشورشان را فراهم نساخت و امروزه شاهد نسل‌های دوم و سوم و چهارم مهاجران در ایران هستیم.

حقیقت‌طلب با اشاره به آمار‌های رسمی در ایران درباره تعداد دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی در مدارس ایران از سال ۱۳۷۰ تا کنون، درباره بررسی مقایسه‌ای این آمار گفت: “تعداد دانش‌آموزان مهاجر ثبت‌نام شده در مدارس ایران از حدود ۱۲۱ هزارنفر در سال‌های ۱۳۷۰-۱۳۷۱ به حدود ۶۱۵ هزار نفر در سال‌های ۱۴۰۱-۱۴۰۲ رسیده است. تعداد کودکان و دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی در ایران اگرچه در دهه هفتاد و تا آغاز دهه هشتاد به صورت ثابتی در حدود همان ۱۲۰ هزار نفر بوده است، اما از سال‌های ۱۳۸۳-۱۳۸۴ رویکرد افزایشی پیدا کرده است که معلول شرایط داخلی افغانستان همچون روی کار آمدن مجدد طالبان در سه سال اخیر می‌باشد”.

حقیقت‌طلب با اشاره به فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر ثبت‌نام کودکان مهاجر فاقد مدرک در اواسط دهه نود، افزود: “از دهه هفتاد تا سال‌های ۱۳۹۳ و ۱۳۹۳، تحصیل کودکان مهاجر علاوه بر شرط قانونی‌بودن و دارای مدرک بودن، منوط به پرداخت شهریه به آموزش و پرورش نیز بوده است که پس از فرمان رهبری، علاوه بر معافیت پرداخت شهریه، امکان ثبت‌نام و تحصیل کودکان بی‌مدرک نیز هم فراهم شد”.

حقیقت‌طلب همچنین بر اساس آمارها، مقایسه معنادار و قابل توجهی از نرخ باسوادی مهاجران افغانستانی در ایران در مقایسه با نرخ باسوادی داخل افغانستان ارائه کرد و گفت: “میانگین نخ باسوادی بزرگسالان در کشور افغانستان در سال ۱۳۷۹ حدود ۱۸ درصد بود. این نرخ در سال ۲۰۱۸ به حدود ۴۳ درصد رسید و در سال ۲۰۲۱ به ۳۷ درصد کاهش پیدا کرد.در صورتی که نرخ باسوادی در حد مقطع ابتدایی در میان مهاجران افغانستانی از ۱۰ درصد در دهه شصت هجری شمسی به ۶۴ درصد در پایان دهه نود هجری شمسی رسیده است و می‌توان گفت نرخ باسوادی مهاجران افغانستانی حاضر در ایران به مراتب از نرخ باسوادی افغانستانی‌های ساکن در افغانستان بیشتر شده است.”

حقیقت‌طلب یکی از چالش‌های تحصیلی مهاجران افغانستانی در ایران را تمرکز ۷۰ درصدی کودکان و دانش‌آموزان مهاجر در مقطع ابتدایی دانست که تنها ۲۰ درصد از دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی در مقطع متوسطه اول و حدود ۱۰ درصد در مقطع متوسطه دوم مشغول تحصیل هستند.

حقیقت‌طلب این امر را معلول شرایط اقتصادی-فرهنگی خانواده‌های مهاجر افغانستانی در ایران دانست که باعث ترک تحصیل کودکان و دانش‌آموزان مهاجر افغانستانی بعد از مقطع ابتدایی می‌شود و درباره‌ی تبعات و پیامدهای این امر افزود: “یکی از تبعات و پیامدهای این امر این است که کودکان مهاجر به نحوی بازتولید پدران و مادران خودشان می‌شوند. چرا که با وجود حق تحصیل تنها تا ابتدایی درس خواندن و ادامه ندادن تحصیل موجب می‌شود که این بچه‌ها به همان مشاغلی روی بیاورند که پدران و مادران‌شان مشغول بودند و این سبب می‌شود که جهش طبقاتی و رشد را نداشته باشیم و از سوی دیگر این مساله روی آموزش و پرورش ایران هم تاثیر دارد، چون آنجایی که بحث کمبود ظرفیت آموزشی مطرح می‌شود مربوط مقطع ابتدایی هست”.

این فعال حوزه مهاجران، یک دیگر از ویژگی‌های آموزش و تحصیل مهاجران افغانستانی در ایران را در این نکته دانست که تنها یک‌سری استان‌های خاص، به خاطر حضور مهاجران درگیر این مساله هستند.

تهران میزبان ۳۳ درصد از کل دانش‌آموزان غیرایرانی در ایران است

حقیقت‌طلب با مقایسه آمارهای رسمی از حضور مهاجران افغانستانی در استان‌های ایران، به ترتیب استان‌های تهران، کرمان، قم، فارس، خراسان رضوی، البرز، اصفهان،  سیستان و بلوچستان و یزد را دخیل در این موضوع دانست و گفت: مقایسه نمودهای جمعیتی مهاجران در استان‌های مختلف نشان می‌دهد که موج مهاجرتی پس از روی کار آمدن مجدد طالبان در افغانستان، درباره زمینه اسکان مهاجران افغانستانی در سایر استان‌ها تغییری ایجاد نکرده است”.

حقیقت‌طلب با اشاره به اینکه  استان تهران دارد به تنهایی میزبان ۳۳ درصد از کل دانش‌آموزان غیرایرانی در ایران است، با توجه به مهاجرت‌های داخلی به تهران (ایرانی‌ها) به خصوص از سوی استان‌های مرزنشین، این مساله را نیز یکی از چالش‌های تحصیلی مهاجران دانست.

مدیر پژوهش‌های اندیشکده دیاران با بررسی سایر چالش‌های تحصیلی مهاجران افغانستانی در ایران، همچون چالش‌های تفاوت زبانی و لهجه و غیره، ارائه خود را با طرح یک پرسش کلیدی درباره سرنوشت آینده شغلی-تحصیلی مهاجران افغانستانی در ایران خاتمه داد: “سوال اصلی این است که بعد از اتمام تحصیلات قرار است چه اتفاقی برای‌شان بیفتد؟ ما می‌خواهیم با کودکان و دانش‌آموزان مهاجر بعد از تحصیل چه کنیم؟ آیا به افغانستان بازگردانیم یا اینکه در ایران بمانند؟ اگر قرار است به افغانستان بازگرداند چرا محتوای آموزشی متناسب با فرهنگ و جامعه افغانستان به آنان آموزش داده نمی‌شود و اگر قرار است در ایران بمانند، موضوع ادغام اجتماعی و آینده شغلی-تحصیلی آنان به چه صورت خواد بود؟ این سوال هیچ پاسخی ندارد، یعنی هیچ پاسخ رسمی برایش نداریم.”

افزایش تعداد دانش‌آموزان افغانستانی در ایران پس از بازگشت طالبان

نادر موسوی، مدیر انتشارات آمو و از شخصیت‌های فعال فرهنگی مهاجران افغانستانی از دیگر سخنرانان این نشست بود. موسوی که مدیر مدرسه خودگردان فرهنگ در جنوب شهر تهران است از تجربه حضور چهل ساله‌اش در ایران گفت که این امر سبب دایر کردن مدرسه خودگردان فرهنگ برای کودکان و دانش‌آموزان بی‌مدرک و بازمانده از تحصیل مهاجران افغانستانی در جنوب شهر تهران شده است.

بنا به گفته موسوی، مدرسه فرهنگ در سال ۱۳۷۹ تاسیس شده و بعد از روی کار آمدن مجدد طالبان در افغانستان، تعداد دانش‌آموزان این مدرسه از ۲۵۰ نفر به ۱۴۰۰ نفر افزایش یافته است که هم حجم بازماندگان از تحصیل و هم حجم مهاجرت‌ها از افغانستان به ایران را نشان می‌دهد.

مهاجران، یکی از انواع “دیگری” محسوب می‌شود

دکتر علیرضا صادقی، عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی و متخصص در موضوع چندفرهنگی که دبیری این نشست را بر عهده داشت نیز درباره فواید چندفرهنگ‌گرایی سخنرانی کرد و با تصریح به اینکه مهاجران، یکی از انواع “دیگری” محسوب می‌شود، آن را متفاوت از “غیرسازی” دانست که موجب نگاه‌های نژادپرستانه و مهاجرستیزانه می‌شود.

(منبع: سایت خبری ایراف‌نیوز)

One thought on “ارائه در نشست «چالش‌ها و فرصت‌های آموزش مهاجران در ایران از منظر آموزش چندفرهنگی»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *