I am a blogger
گفت بیا قسمت محتوانویسی کار را به عهده بگیر. نفهمیدم چرا قبول کردم. وقتش را ندارم. برای پول درآوردن 11 ساعت از روزم میرود (8 ساعت کار و 3 ساعت رفت و آمد) و بعد از چنان بیهوده خستهام که حتا نمیرسم درسهای دانشگاهم را بخوانم. ناچارم... ولی دوست داشتم که با یک گروه خلاق کار کنم. دوست داشتم نوشتن با قید و بندهای بیرونی را هم تجربه کنم تا به قول خودم حرفهای شوم. باید میرفتم توی سایت TED برای خودم پروفایل درست میکردم. تد ایکس امیرکبیر چند ماه دیگر برگزار میشود و به عنوان یکی از اعضای تیم اجرایی باید توی سایت تد پروفایل میداشتم. درست کردم. عکس گذاشتم و اسم و فامیل و اینها. بعد یک جایی ازم پرسید I am a…. رفتم توی فکر: من…